خداوند شادی بندگانش را دوست دارد!

با سلام و عرض ادب و احترام محضر مبارک استاد آقای دکتر نصیری دام ظله

جسارتا نکاتی متذکر می شوم:

فرمودید: عموم عالمان و فقیهان شیعه به روایات معلی استناد کرده اند…

جسارتا عرض کنم(هر چند بیانات حقیر زیره به کرمان بردن است):

اولا، در روایات، دستورات و اعمال عبادی، یا بر اساس شب و روز هفته است(مانند جمعه، شنبه…) یا بر اساس ایام قمری(مانند عید غدیر، عید فطر، اضحی، عاشورا و…)؛ از این رو هیچ حدیث معتبری وجود ندارد که شارع مقدس به مردم دستور به اعمالی داده باشد و روز آن غیر از ایام قمری باشد!!

ثانیا، دقت شود که نوروز در قرن پنجم(در سال 467ق توسط سلطان جلال الدین ملک شاه سلجوقی؛ المهذب البارع، ج1، ص193) به اول اعتدال بهاری منتقل شده است؛ به اتفاق همه تاریخ نگاران و گاه شماران، قبل از این تاریخ، نوروز تاریخ ثابتی نبوده بلکه متغیر بوده است. حال معنا ندارد شارع مقدس برای یک تاریخ متغیر که به دستور پادشاهان تغییر پیدا می کرد، اعمالی را جعل کنند!

ثالثا، اگر این اعمال وارد شده بود، از ابن ادریس ره گرفته تا ابن فهد حلی ره(المهذب البارع، ج1، ص192-193) و شهید اول(ذکری، ج1، ص199)، ندانند نوروز چه روزی است و چهار احتمال برای نوروز نقل کنند(چنان که ابن ادریس در سرائر ج1، ص315 چاپ جامعه مدرسین، می گوید: قال شیخنا ابو جعفر فی مختصر المصباح: “ویستحب صلاه اربع رکعات” ، و شرح کیفیتها فی یوم النیروز -نوروز الفرس- و لم یذکر ای یوم هو من الایام، و لا عینه بشهر من الشهور الرومیه و لا الفرسیه… )، چه کسی احتمال می دهد که امام صادق علیه السلام، غسل و نماز و دعا را برای چنین نوروزی ذکر کند و بعد فقهای این مذهب تا قرن نهم متحیر باشند که نوروز چه روزی است!؟ همین امر دلیلی است که چنین روایتی از امام وارد نشده است.

رابعا، همین امسال، اول نوروز چه روزی می دانند، روز سی ام یا روز بعد از آن؟

هر روزی که انتخاب شود، از آنها پرسیده می شود: به چه دلیل و معیاری این روز را انتخاب کردید؟!

خامسا”، روایت معلی شیخ طوسی ره در مصباح که در آن اشاره به نمازهای مستحبی در این روز شده است به طور کلی فاقد سند است و خود شیخ نیز برای این روایت سندی ذکر نفرموده است.

اما درباره حدیثی که از فقیه نقل شده است؛

اولا”، پر واضح است که این روایت، هیچ دلالتی بر تایید امیرالمومنین علیه السلام به این سنت و این عید ندارد، بلکه فقط در مقام تشکر از هدیه افراد است.

ثانیا”، اگر عبارت دوم صحیح باشد که فرمود: “نیروزنا کل یوم”؛ خود به گونه ای طعن در این سنت خواهد بود؛ چرا که حضرت می خواهند بفرمایند: ما به این روز به خصوص اعتنایی نداریم، و هر روز برای ما شروعی است مبارک؛ چنان که امیر بیان فرمود: “کل یون لا یعصی الله فیه فهو یوم عید”(نهج البلاغه، صبحی صالح، ص852).

ثالثا”، همچنین این روایت مربوط به زمان امیرالمومنین علیه السلام است که در آن سال ها نوروز متداول و متعارف در اواخر خردادماه بوده است نه در روز اول بهار و موقع اعتدال بهاری(چنان که در نکته1گذشت!!) و سخن در سنت بودن عید نوروز در اول فصل بهار است؛ پس چگونه می توان از این روایت برای تایید شرع نسبت به نوروز متعارف فعلی و امروزه نام برد؟!!

 

درباره روایتی که در کافی شریف آمده است، می توان گفت:

در این روایت نیز:

اولا”، به هیچ عنوان تایید اعیاد نوروز و مهرجان نیست.

ثانیا”، تنها چیزی که مورد نظر است مساله پذیرش هدیه است و به همین دلیل امام علیه السلام قضیه اسلام و کفر را در پذیرش و عدم آن مطرح می فرماید و ربطی به وقوع این هدیه در روز نوروز ندارد!

در مقابل اخباری داریم که امیرمومنان علیه السلام هدایایی را که در روز نوروز برای ایشان آوردند، قبول نکرد؛ چنانکه بخاری در تاریخ الکبیر، ج4، ص201 آورده است: ایوب بن دینار می گوید: علی علیه السلام هدیه نوروز را نمی پذیرفت(نوروز در جاهلیت و اسلام، ص272). همچنین آلوسی در کتاب بلوغ الارب(ج1، ص364) می گوید: قدم النبی المدینه و لهم یومان یلعبون فیهما؟ فقال: “ما هذان الیومان؟” فقالوا: کنا نلعب فیهما فی الجاهلیه. فقال: “قد ابدلکم الله تعالی بهما خیرا منهما، یوم الاضحی و یوم الفطر.” قیل: هما النیروز و المهرجان(نوروز در جاهلیت و اسلام، ص273).

شکی نیست که پرداختن به شادی و تفریح اشکالی ندارد، ولی از آنجا که این امور در هنگامی انجام می شد که یادآور سنن و آداب جاهلی بوده است، از این رو از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله مورد نهی قرار گرفته است.

از این که وقت گرانبهای شما استاد گرانقدر گرفتم، بسیار عذرخواهم و جسارتهای حقیر را به بزرگواری خود عفو بفرمایید.

التماس دعای فرج

اللهم عجل لولیک الفرج

 

برادر فاضل جناب آقای جعفر پور  (دام عزه)

علیکم السلام و وفقکم الله لمرضاته

بنا ندارم به تفصیل گذشته و با حال و هوای طلبگی پاسخ ملاحظات را ارایه کنم.

اجمالاً سه نکته را عرض می کنم:

همان گونه که در روایاتِ مورد استشهاد آمده اصطلاح «نیروز» یا «نوروز» به صراحت در آنها بکار رفته و در این روایات آمده است که در چنین روزی هدیه برای امام یا یکی از یاران او ارسال شده است که نشان از تحقق جشن و سرور در این روز دارد.

با این حال تشکیک در باره اصل این امر و تردید در برخورد موافقانه اهل بیت (ع) با آن مسموع نیست. اگر روز هدیه نوروز بوده، معنایش تحقق نوروز در یک روز خاص به حساب سال شمسی بوده است. این که بعدها فقهاء در تعیین دقیق نوروز به بحث پرداختند به اصل تحقق این رخداد در عصر صدور روایات صدمه نمی زند.

بر فرض که تعیین دقیق روز نوروز با دشواری همراه بوده است، آیا این امر به تعلیق برخی از احکام همچون روزه یا نماز در این روز صدمه می زند؟! حاشا زیرا مبنای شارع در این موارد تشخیص و تعیین عرف است.

در غیر این صورت در باره موازین و مکیال ها همچون درهم، دینار، کرّ، رطل و … که در شرع آمده و سال ها محل بحث و گفتگو  میان فقهاء بوده و هست چه خواهید فرمود؟!

به عنوان نمونه رجوع فرمایید به کتاب «الاوزان و المقادیر» از شیخ ابراهیم سلیمان

از نگاه این ناچیز دلالت دو روایت کافی و من لایحضر به دلالت التزام و تضمن برای اثبات نگاه موافقانه اهل بیت (ع) به نوروز تام و تمام است.
روایات مورد استناد شما به نقل از منابع عامه همچون تاریخ کبیر بخاری و بلوغ الارب آلوسی فاقد حجیت و وجاهت علمی اند. در اثبات نگاه شریعت (که در مبحثی همچون نوروز چنین منظری مطمح نظر است) تاکید می کنم در احکام و فقهیات، روایات عامه به هیچ وجه قابل اعتنا نیستند.

از اینها که بگذریم توجه شما را به یک نکته اصیل و اساسی جلب می کنم:

اگر مبنای شما و نویسنده کتاب «نوروز در جاهلیت و اسلام» را بپذیریم، معنایش آن است که جشن نوروز را با آن سابقه تاریخی و اقبال فراتر از شکوه عادی مردم به آن را،  باید به کناری وانهیم و آن را رفتاری برخاسته از جاهلیت بیانگاریم!

به اسناد تاریخی مراجعه فرمایید نوروز از از دوران بابلیان و از عهد ایران باستان رواج داشته و اکنون بخشی از آسیای میانه و شبه قاره آن را جشن می گیرند.

لابد از ثبت جهانی آن، جشن مشترک چند کشور و برگزاری جشن آن در سازمان ملل اطلاع دارید.

دوست عزیز من!

اسلام دینی است سمحه و سهله و منطبق با عقل و فطرت و پیام آور او با چنین افتخاری از خود یاد می کند: «ادبنی ربی فاحسن تادیبی»

آیا می توان پذیرفت که پیشوایان دینی در پی برخورد با یکی از سنت های مورد استقبالِ زیاد یک ملت بدون آن که آن سنت لزوماً با باطلی همچون ستایش بت گره خورده باشد یا لزوماً با انواع گناهان همراه باشد، آن را سنتی جاهلی قلمداد کرده و با آن به مخالفت برخیزند؟!

ما باید به اهل بیت (ع) و در پی آنان به فقهای ما افتخار کنیم که با نگاه مثبت و واقع بینانه به سنت ها و فرهنگ های بدون آسیب ملت ها نگریسته و به عنوان نمونه این چنین به نوروز و شادمانی مردم در آن ارزش و اعتبار بخشیدند.

بی آن بخواهم به شما نسبتی بدهم و شما در صف طیفی خاص قرار دهم که البته ساحت شما بدور است  و لابد جنابعالی در مقام حکایت گری بر آمده یا برای روشن شدن مبحث به آن پرداخته اید، باید اذعان کنیم که این دست از نگاه ها؛ نظیر تحریم نوروز که امروز از زبان برخی از مفتیان سلفی در آسیای میانه به گوش می رسد، نه تنها هیچ کمکی به اسلام نمی کند، بلکه آن را در نگاه جهانیان دینی می سازد که با تمام مظاهر فرهنگ و تمدن بشری و با نیاز فطری بشر به جشن و سرور در ستیز است و تمام آموزه های آن در صندوق خانه یا مسجد یا تکیه و حسینیه خلاصه می شود!

شما را ارجاع می دهم به مصاحبه آقای ملکیان با فصلنامه نقد و نظر که در آن با چنین برداشتی بر این نکته پای می فشرد که از اسلام نه فرهنگ برمی خیزد نه شعر نه تمدن!

از نگاه او محصول اسلام سلمان است که لابد در تمام عمر یک بار لبخد بر لبان او ننشسته است!

دوست مکرم من!

شما را به اصل اصیل دیگر دین ارجاع می دهم که بر اساس آن دین داری  به دو بخش دین داری حداکثری و دین داری حداقلی تقسیم می شود. توضیح آن بماند در مجالی دیگر.

بیاییم دین را تا این اندازه تنک و بسته ننگریم و تصویری از آن نسازیم که همین شمار اندک دین داران مصلحت دنیا و عقبای خود را در گریز از آن بیانگارند!

موفق باشید.

علی نصیری

سوم فروردین 1396

@dr_alinasiri

www.maref.ir

https://t.me/joinchat/AAAAAECj_lzpfHKBGLrQWA