توحید باور باشیم (نکته معارفی 72)

در کنار عبودیت به عنوان مهم‌ترین وظیفه بندگان در برابر خداوند، باید بر توحید در عبودیت نیز تأکید کرد؛ به این معنا که بندگی خداوند باید از هر گونه شائبه «شرک جلی» و «شرک خفی» پاک و پیراسته باشد.

از سویی دیگر، باید اذعان کرد که بسیاری از مردم به وجود خداوند ایمان دارند و از این جهت باید آنان را جزو دین‌داران و الهیون دانست، اما با این حال بسیاری از آنان در مقام باور و بیشتر در مقام عمل دچار شرک‌اند؛ یعنی معتقداند که گرچه خداوند هستی را به تنهایی آفریده است، اما پس از آفرینش، اداره همه یا بخشی از هستی را به دیگران واگذار کرده است اعم از فرشتگان، جنیان، خورشید و ماه.

از این پدیده با عنوان «شرک جلی» یا «شرک آشکار» یاد می‌شود که متاسفانه امروزه مظاهر آن در شبه قاره، آسیای جنوب شرقی، چین، بخش‌هایی از آفریقا و آمریکای جنوبی دیده می‌شود.

بررسی آیات قرآن و واقعیت‌های تاریخ بشری نشان می‌دهد که مهم‌ترین انحراف بشر، پدیده شرک بوده است؛ به این معنا که اصل وجود خداوند برای آنان مسلّم بوده است، اما با این حال چنین باوری پدید آمد که هستی را تنها یک خداوند نیافریده است، بلکه خدا یا خدایان دیگر در فرآیند آفرینش دخالت داشتند یا معتقداند که به رغم وحدت خداوند در آفرینش، اداره هستی به چند خداوند واگذار شده که از آنان به عنوان ربّ النوع آدمیان یاد می‌کنند.

این باور از گذشته‌های دور در میان مردم رواج یافت و متاسفانه هم چنان نشانه‌های آن میان شماری از ملل دیده می‌شود. به عنوان مثال مشرکان و بت‌پرستان معتقداند که هر یک از آسمان‌ها، زمین، باران، خورشید، روزی و مرگ، خدایی مخصوص به خود دارند که عهده‌دار اداره آنها هستند.

قرآن در این باره چنین می‌فرماید:

وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّا یؤْفَکون؛  و اگر از ایشان بپرسی: «چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را رام کرده است؟» حتماً خواهند گفت: «الله»؛ پس چگونه [‏‏‏‏از حق] بازگردانیده می‌شوند؟

از آن جا که اعتقاد به اداره هستی، عملاً زمینه را برای پرستش فراهم می‌سازد، شرک در ربوبیت و تدبیر هستی، آنان را به پرستش واداشته است. بنابر این سه گونه شرک که در حقیقت انحراف در توحید تلقی می‌شود، در میان مردم وجود دارد که عبارتند از: 1. شرک در خالقیت؛ 2. شرک در ربوبیت؛ 3. شرک در عبادت.

از این میان، رایج‌ترین نوع شرک همان شرک در ربوبیت است که به دنبال خود شرک در عبودیت را در پی دارد.

از نوع دیگر از شرک در فرهنگ دینی با عنوان «شرک خفی» یاد می‌شود. در این نوع از شرک، انسان بر این باور نیست که خداوند در اداره هستی شریک و همکار دیگری نیز دارد، بلکه در مقام عمل و منش به گونه‌ای رفتار می‌کند که برای غیر خداوند نقش و تأثیری به صورت استقلالی قائل است.

نجات از این نوع از شرک بسیار سخت و دشوار است و در روایات از آن به حرکت موری در تاریکی شب بر روی سنگ صاف، یاد شده است  و قرآن تصریح می‌کند که اکثر مؤمنان به آن دچار هستند:

وَمَا یؤْمِنُ أَکثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکونَ؛  و بیشترشان به خدا ایمان نمی‌آورند جز اینکه ‏[‏با او چیزی را‏]‏ شریک می‌گیرند.

در برابر چنین شرکی، توحید ربوبی یا توحید افعالی قرار دارد؛ به این معنا که انسان بر اساس چنین توحیدی، به مرتبه‌ای می‌رسد که همه فعل و انفعالات، کنش و واکنش‌های عالم را از آنِ خداوند می‌انگارد.

برگرفته از کتاب «درسنامه اخلاق اسلامی» اثر استاد علی نصیری

dr_alinasiri@

www.maref.ir

https://t.me/joinchat/AAAAAECj_lzpfHKBGLrQWA