مفهوم ارتداد مردم پس از شهادت سالار شهیدان (ع)

در روایتی از امام صادق (ع) چنین آمده است:

ن« ارتد الناس بعد الحسين عليه السلام إلا ثلاثة : أبو خالد الكابلي ويحيى بن أم الطويل وجبير بن مطعم ثم إن الناس لحقوا وكثروا وكان يحيى بن أم الطويل يدخل مسجد رسول الله صلى الله عليه وآله ، ويقول : كفرنا بكم وبدا بيننا وبينكم العداوة والبغضاء.»

در توضیح این روایت باید دانست که مفهوم  ارتداد؛ نظیر مفهوم کفر در روایات اهل بیت (ع) به معانی مختلف بکار رفته و لزوماً به معنای کفر اصطلاحی نیست. چنان که ارتداد در روایت «ارتد الناس بعد رسول الله الا …» نیز چنین است.

به عبارت روشن تر همان گونه که ایمان مراتبی دارد، کفر نیز مراتب دارد. از جمله مراتب ایمان، ایمان به ولایت اهل بیت است که عموم مردم پس از رسول خدا (ص) از آن برگشتند.

پس از شهادت سالار شهیدان (ع) انتظار آن بود که مردم هم چنان بر مدار امامت و ولایت اهل بیت که آن روز در امام سجاد (ع) تجلی داشت، باقی بمانند، اما آن چنان رعب و وحشتی بر جهان اسلام حاکم شد، که کسی جرات این کار را پیدا نکرد. از عدم استمرار ولایت به «ارتداد» تعبیر شده است. البته در ادامه روایت چنین آمده است: «ثم إن الناس لحقوا وكثروا.»

باری، حقیقت آن است که بنی امیه زهر چشم تلخی از مردم گرفتند و جرات و جسارتی برای مقابله با آن دستگاه عریض و طویل آنان برای کسی باقی نماند.

وقتی آنان این چنین با تمام قساوت و سنگ دلی و با تمام گستاخی با فرزند پیامبر (ص) چنین کردند، دیگر چه کسی می تواند نابودی آنان را در دل خود را دهد؟!

اما ظهور قیام های بعد نظیر قیام حرّه، قیام توابین و قیام زید نشان داد که بنی امیه و پس از آنان بنی عباس هرگز در تحقق ایده باطل خود موفق نبودند؛ چه خوش فرمود خداوند متعال:

«يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (صف، 8 )