قرآن و محاسبه زمان بر اساس تقویم قمری

پرسش :  چرا قرآن از ماه های قمری به عنوان مبنای محاسبه زمان و سال بهره جسته است ؟ به عبارت روشن تر چرا تقویم قمری مبنای محاسبه زمان در قرآن  قرار گرفته است ؟  چنان که در سوره یونس فرمود : « هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ » ؟ آیا این امر نشان گر ورود عناصر تاریخی و فرهنگی عصر نزول در قرآن نیست ؟
پاسخ :
برای آن که پاسخ این پرسش و بلکه شبهه به درستی داده شود ، لازم است آیاتی که ماه های قمری را به عنوان معیار محاسبه زمان معرفی کرده ، را مورد بررسی قرار دهیم .
قرآن در پنج آیه ذیل در باره محاسبه سال قمری به عنوان معیار محاسبه زمان اظهار نظر کرده است :
1. « إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی کتَابِ اللَّهِ یوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِک الدِّینُ الْقَیمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِیهِنَّ أَنْفُسَکمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کافَّةً کمَا یقَاتِلُونَکمْ کافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ » 
2. « هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِک إِلَّا بِالْحَقِّ یفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ» 
3. « وَجَعَلْنَا اللَّیلَ وَالنَّهَارَ آیتَینِ فَمَحَوْنَا آیةَ اللَّیلِ وَجَعَلْنَا آیةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَکلَّ شَی‏ءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلًا »
4. « یسْأَلُونَک عَنْ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِی مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ »  
5. « وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِک تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّی عَادَ کالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ لَا الشَّمْسُ ینْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِک الْقَمَرَ وَلَا اللَّیلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکلٌّ فِی فَلَک یسْبَحُونَ »  

از مجموع آیات قرآن در زمینه تنظیم زمان نکته قابل استفاده است :
1. اراده خداوند بر آن تعلق گرفته تا جهان را بر اساس نظام زمانی دقیق تنظیم کند تا کار محاسبه زمان بر مردم آسان شود . از این جهت در یک جا فرمود که خداوند نظام زمان را بر اساس سال و دوازده ماه که چهار ماه آن ماه حرام است ، تنظیم کرده است : « إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی کتَابِ اللَّهِ یوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ»
در جایی دیگر فرمود که خداوند شب و روز را برای دانستن زمان سنوات و محاسبه قرار داده است : « وَجَعَلْنَا اللَّیلَ وَالنَّهَارَ آیتَینِ فَمَحَوْنَا آیةَ اللَّیلِ وَجَعَلْنَا آیةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ»
در سوره یونس در این باره فرمود : « هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ»

2. خداوند از آغاز آفرینش گردش ماه را مبنای محاسبه زمان قرار داده است از این جهت در سوره توبه فرمود : « إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی کتَابِ اللَّهِ یوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ » 
محل شاهد در این آیه فقره « فِی کتَابِ اللَّهِ یوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» است یعنی خداوند در کتاب خلقت از آغازین روز آفرینش چنین مقدر فرمود که هر سال دارای دوازده ماه و چهار ماه آن ماه حرام باشد . از سویی دیگر می دانیم که چهار ماه حرام عبارتند از :
که همگی آنان چه از جهت نام و چه از جهت گردش سالانه به طور قطع جزء ماه های قمری به شمار می روند . با این قید در این امر نمی توان تردید کرد که مقصود خداوند از تنظیم دوازده ماه در سال ، دوازده ماه قمری است .
مراد ما آن نیست که مبنای محاسبه سال بر اساس سال شمسی ناصحیح و مردود بوده و نمی توان از آن محاسبه زمان را دریافت ، بلکه مراد آن است که از لابلای این دست از آیات به طور تلویحی می توان دریافت که خداوند نظرش بر آن بوده تا مردم ماه های قمری را مبنای محاسبات خود قرار دهند .

3. خداوند محاسبه زمان را به گونه ای تنظیم کرد که برای مردم مشهود باشد . یعنی به جای آن که تمام تکیه آنان بر محاسبات ریاضی استوار باشد ، آن را بر گردش طبیعی شب و روز و خورشید و به صورت خاص بر گردش ماه قرار داده است .
از این جهت در دو آیه از آیات پیشگفته در توجیه علت در نظر گرفتن ماه به عنوان محاسبه زمان بر قید «لتعلموا» تاکید شده است . در سوره یونس فرمود : « وَجَعَلْنَا اللَّیلَ وَالنَّهَارَ آیتَینِ فَمَحَوْنَا آیةَ اللَّیلِ وَجَعَلْنَا آیةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ»
و در سوره اسراء فرمود : « هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ » 
بر همین اساس در پاسخ پرسش مردم حجاز در باره علت تفاوت هلال ماه ها ، اعلام شد که خداوند تغییرات حالات ماه را وسیله ای برای  تنظیم اوقات و نیز زمان شناخت ایام حج قرار داد : « یسْأَلُونَک عَنْ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِی مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ »  
اگر بپرسیم که چرا خداوند ماه را مبنای محاسبات زمان قرار داد ، پاسخ آن را به صورت تلویحی می توان از درنگریستن در این آیات دریافت و آن این که ماه  در طول سال هر شب به مثابه تابلویی آشکار در برابر چشم مردم می ماند که چند و چون گذار زمان را به آنان نشان می دهد .
در حال حاضر مبنای محاسبه ایام سال در میان ملل مختلف متفاوت است . مثلاً در امریکا ، اروپا ، کانادا ، استرالیا مبنای محاسبه سال میلادی و در میان ایرانیان و برخی دیگر از کشورهای فارسی زبان مبنای محاسبه سال شمسی است .
از سوی دیگر ، می دانیم که در سال میلادی یا شمسی هیچ نشانه ای در طبیعت اعم از آسمان و زمین برای تشخیص آن که امروز چه روزی از فلان ماه میلادی یا شمسی است ، وجود ندارد و مردم برای تشخیص این امر ناگزیرند به تقویم هایی که از آغاز سال برای آنان تنظیم شده و احیاناً در خانه و محل کار آویزان است یا به صورت کتابچه ای در جیب آنان نگاه داری می شود ، مراجعه کنند .
اما بر مبنای سال قمری عملاً نیازی به چنین محاسبات و تنظیم تقویم ها و مراجعه به آنها نیست . زیرا خداوند به صورت کاملاً طبیعی هر شب بالای سر مردم چراغی روشن قرار داده که در کنار روشنایی بخشی به حیات آنان ، به آنان اعلام می کند که فردایشان چه روزی از ماه است . کسانی که برای مدتی کوتاه این موضوع را در پی نگریستن به ماه تجربه کنند به خوبی با دیدن حالات مختلف ماه از هلا تا بدر و تاه محاق ، درمی یابند که چند روز از ماه گذشته و امروز و فردا چندم ماه است . جالب آن که گاه ماه در روز نیز قابل رویت است .
درست است که سال قمری با در مقایسه با سایر سال ها در عدم امکان ارایه شمار ماه سال برابر است و مثلاً با رویت ماه نمی توان تعیین کرد که اینک ماه شعبان است یا ماه رمضان ، اما تجربه نشان داده که آن چه مردم در محاسبات خود بیش از هر چیز دیگر به آن نیاز دارند روز شماری است نه ماه شماری . زیرا محاسبه دوازده ماه در سال کار دشواری نیست .
آن چه محاسبه آن برای مردم دشوار است ، روز شماری است که سال قمری آن را از هر جهت تسهیل می کند .   
بنابر این ، خداوند نه از دوره رسالت و نه به ملاحظه مردم حجاز ماه را مبنای محاسبه سال قرار نداده است . بلکه از آیات پیشگفته بدست می آید که خداوند از آغاز خلقت و برای تمام ملل ، سال قمری را مبنای محاسبه قرار داده است .
از دیگر سو ، در آیه پیشگفته برای ماه دو ویژگی برشمرده شده است : 1. ماه های قمری وسیله محاسبه زمان است ؛ 2. ماه های قمری وسیله محاسبه ایام حج است .
این امر اشاره به آن دارد که نظام تکوین متناسب و متناظر با نظام تشریع سامان یافته است . یعنی چون خداوند برای مردم مناسکی را در ایام خاص در نظر گرفته ، برای تسهیل آنان در تشخیص زمان آن ، محاسبه زمان را بر اساس گردش آشکار ماه قرار داده است .
پیداست ذکر حجّ نمادی از احتساب ماه برای انجام مناسک دینی است که حج را می توان اهم آنها ذکر کرد . به عبارت روشن تر ، قرآن با این آیه در صدد بیان این نکته است که سال قمری افزون بر آن که برای محاسبه زمان مردم در نظر گرفته شده ، به عنوان وسیله ای برای محاسبه زمان انجام مناسک نیز مورد نظر است .
محاسبه ماه به عنوان معیار محاسبات افزون بر آن که بر منطق طبیعی استوار است ، با فائده بس مهم دیگری نیز همراه است و آن گردش ماه های قمری در میان فصول سال است .
زیرا ما می دانیم که سال قمری ده روز از سال شمسی کمتر و به جای 365 روز دارای 355 روز است . این امر باعث می شود که ماه های قمری در طول سال گردش داشته باشد . به این معنا که در هر 36 سال یک بار سال قمری به طور کامل در طول فصول سال به گردش درآید . معنای این سخن آن است که اگر معیار محاسبه زمان  و انجام مناسک دینی مثلاً سال شمسی بود و ماه رمضان در هر یک از فصول سال قرار می گرفت هماره در آن ماه ثابت می ماند . یعنی اگر ماه رمضان در زمستان بود مردم همیشه در زمستان ماه رمضان را تجربه می کردند و در پی سرمای زمستان هیچ گاه تشنگی و گرسنگی لازم را نمی چشیدند . چنان که اگر از آغاز ماه رمضان در فصل تابستان قرار می گرفت ، مردم هماره در گرمای تابستان که در برخی از مناطق بسیار طاقت فرسا است ، روزه را تجربه می کردند . البته این امر برای آنان سخت دشوار می نمود . در باره مناسک حج نیز این نکته صادق است .
در حالی که با احتساب سال قمری به عنوان معیار محاسبه زمان انجام مناسک دینی ، اعمالی مثل روزه و حج با نظامی منطقی و گردشی حکیمانه در طول سال انجام می گردد . اینجا است که باید به خداوند برای چنین اراده حکیمانه در نظام تکوین و تشریع دست مریزاد گفت .