بروکراسی و رخوت عمیق پایه‌های علمی ما را سست کرده‌اند

مدیر موسسه معارف وحی و خرد تصریح کرد: بزرگان ما مانند مرحوم مجلسی با هفتاد و اندی سن قریب به یکصد و هفتاد جلد کتاب نگاشت که یکی از آنها کتاب شریف «بحارالانوار» است که ما هم اکنون در دست داریم. آیا مرحوم مجلسی در این مسیرو راه، به دنبال مادیات و فضاهای آموزشی و بودجه های عمومی و دولتی بود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، بررسی موقعیت و جایگاه مولفه های علوم انسانی غربی درباب گرایش و توجه به معارف الهی و وحیانی و توحیدی و نیز تبین چگونگی و تشریح رویکرد مراکز دینی و مجامع علمی دینی در مقوله اسلامی سازی علوم انسانی و همچنین تشریح و تعیین راهکارها و مسیرهای پیاده سازی مفهوم اسلامی سازی در بستر علمی جامعه، ما را بر آن داشت تا با حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی نصیری، استاد درس خارج فقه حوزه و پژوهشگر و مدیر موسسه معارف وحی و خرد، گفتگویی انجام دهیم که ماحصل آن را در ادامه می خوانید.

*استاد، تاثیرگزاری علوم انسانی غربی را در مقوله خداباوری و خداخواهی تبین نمایید؟ آیا رویکرد این علوم با هدف وغایت آرمانی خلقت انسان هماهنگ است؟

اثرگزاری علوم غربی در جامعه اسلامی ما در حالی صورت گرفت، که در مبانی علوم انسانی که مورد نظر مراکز علمیه دینی و عالمان علوم دینی می بود، مبنا بر این قرار بود که خدامحوری و خداجویی سرلوحه امور قرار گیرد و قرار براین بود که خداوند بر انسان نظارت و توجّه داشته باشد و او باشد که لباس و جامه را برای انسان و بشریت قرارمی دهد. بر اثر هجمه و هجوم همه جانبه اندیشه و باورهای نامتعارف غربی و وارداتی به جامعه و اثرگزاری سوء بررفتارو هنجارهای جامعه ی ما، ما بر آن شدیم تا در مقابل این هجوم نامبارک ایستادگی نماییم.

در تعبیری زیبا از حضرت امیر(ع)، در نهج البلاغه آمده است که «فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِدَارِهِمْ‏ إِلَّا ذَلُّوا» یعنی این که به خداوند سوگند که هیچ قومی در خانه اش با دشمن روبرو نشد مگر اینکه خوار و ذلیل شد. یا در روایتی دیگر با از حضرت امیر(ع)آمده است«رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جَاءَ فَإِنَّ الشَّرَّ لَا یَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُ» یعنی این که «سنگ را از همان جایی که دشمن پرتاب نموده بازگردانید، که شررا جز شر پاسخی نیست» و یا در تعبیری از امام صادق(ع) مروی است که ایشان فرمودند: «بادِروا أَحداثَکُم بِالحَدیثِ قَبلَ أَن تَسبِقَکُم إِلَیهِمُ المُرجِئَهِ» درواقع معنی این فرمایش این بود که، «مرجئه» که یک گروه و طیفی بودند که می گفتند: داشتن ایمان برای سعادت کافی است و نیازی به عمل و کردار نیست و متاسفانه با همین گفتار، اسباب آلودگی و تباهی جوانان و مردم را فراهم می کردند و امام(ع) در برابراین افکار نادرست فرموند: تا این گروه و دسته جوانانتان را به گمراهی و تباهی نکشانده اند، آنان را به معارف و تعالیم اسلامی و قرآنی و معارف ما اهل بیت(ع) آگاه نمایید، تا از گزند وآسیب افکار منحرف این جماعت مصون شوند.
باید به دوراز شعار و هیاهو و فریادهای جنجالی و اهانت به علوم غربی و وارداتی و اندیشمندان آنها مانند«وبر، دورکیم و اگوست کنت» به تربیت و تعلیم جوانان و دانش جویان خود بپردازیم و آنها را با اصول و قواعد درونی و بومی خود تربیت و تعلیم نماییم
*به نظر شما، رویکرد مراکز علمی دینی و نهاد های موثر در نشر و تبین معارف الهی و اسلامی در مواجه با رسوخ فرهنگ غربی و وارداتی چگونه باید باشد؟

 در حال حاضر شرایط ما به گونه ای است، که اندیشه ها و افکار نامتعارف و بعضاً الحادی غربی در افکارو باورهای ما و مراکز علمی ما رسوخ پیدا کرده است و تمام جان و کالبد ما را متصرف شده است و ما را به فکر و تکاپو و برخورد با این هجمه ها واداشته است. بنده چندی قبل در سمینار و گفتگویی که داشتم ابراز کردم که، آقایان و دست اندرکاران محترم، این همه همایش و سمینار و کنگره را متوقف کنید. این مقدار همایش و سمینار که فقط  محل هزینه و خرج کرد از منابع عمومی و بیت المال هست، چه خروجی و دست آوردی برای حوزه دین و علوم انسانی داشته است. آقایان و دست اندرکاران محترم، در خارج از مرزهای ما یک بیماری نادر بنام ایبولا «Ebola virus» باعث بیماری و معضل شد، در کوتاه ترین مدت آنرا کنترل و مهار کردند ولی در مملکت و کشور ما در باب هر موضوعی فقط سمینار و کنگره برگزار می شود که چکار بکنیم و چکار نکنیم که متاسفانه خروجی های مثمر ثمری هم ندارند.

به طور نمونه ببینید، در همین شهر مقدس قم و بعضاً در تهران و حتی در شهر مقدس مشهد به چه میزان مراکز پژوهشی و علمی وجود دارد و چه مقدار از منابع و بودجه های عمومی صرف این مراکز و پژوهشگاه ها می شود، ولی متاسفانه در کارها و خروجی ها گسستگی و جدا افتادگی مشاهده می شود. کارها و دست آوردهایی که نمی توانند با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند و متاسفانه در مواقعی کارها تکراری و مجدد نیز انجام می گیرد!!! ما در این باره به کارهایی برخورد می کنیم که با توجه به این نکته که چندین سال وقت و هزینه صرف این تحقیقات شده است، ولی متاسفانه خروجی چشم نواز و قابل قبولی ندارند.

بنده به عنوان یک دانش آموخته حوزه و محقق در این زمینه به عنوان ارائه راهکار، سه مقوله را برای رسیدن به آرمان ها و نقاط مورد نظر در باب اسلامی سازی علوم انسانی، بیان می کنم تا ان شاالله فتح بابی باشد برای دست یابی به اهداف مورد نظر، اولین نکته این است که باید به دوراز شعار و هیاهو و فریادهای جنجالی و اهانت به علوم غربی و وارداتی و اندیشمندان آنها مانند«وبر، دورکیم و اگوست کنت» به تربیت و تعلیم جوانان و دانش جویان خود بپردازیم و آنها را با اصول و قواعد درونی و بومی خود تربیت و تعلیم نماییم.

در مواجهه با اندیشمندان غربی باید این موضوع لحاظ گردد که چه بسا این رویکردهای خصمانه ای که این متفکرین در مقابل خداوند و تعالیم الهی اخذ کرده اند به دلیل ارائه ناصحیح و نادرستی باشد که در باب خداوند و تعالیم الهی به آنها القا شده است و چه بسا اگر آنها با مفاهیم صحیح و درست و به حق، با تعالیم الهی و اصول توحیدی آشنا می شدند، این مقدار به مسائل الهی و وحیانی هجمه و هتاکی نمی کردند. درغرب می بیند تمامی نقدها و تعارض هایی که توسط اندیشمندان به خداوند و تعالیم الهی می شود، به خداوند و تعالیمی است که در کتاب مقدس آنها روایت شده است.

نکته دیگری که باید در این مسیر به آن توجه و اهتمام شود این مطلب است که باید متون و منابع موجود در حوزه های علمیه و مراکز دینی مجدد و دوباره بازخوانی و مورد دقت و تحقیق قرار گیرند. بنده دربعضی مواقع و حتی در دروس خارج فقه و کارگاه ها بیان کردم که همین فقه و مسائل موجود فقهی ما که در حال تدریس هم هست، فقه اهل بیتی(ع) نیست. در این باب گفتن این مطلب خالی از لطف نیست که ما یک کتاب به نام «وسائل الشیعه» با قریب به سی و پنج هزار روایت داریم که شاید تا حال و هم اینک بیش از پنج هزار روایت آن را در فقه، مورد عنایت و توجه قرار نداده ایم.

این کتاب اسماً کتاب فقهی است، ولی در اصل سر تا به پا، سیره و کلام ائمه معصوم(ع) است و آنچه از زوایا و مطالب مورد نظر در زندگی و حیات فردی و اجتماعی و چگونگی وجود نهاد ها و ارکان های مملکتی مورد نظر است در این اثر شریف وجود دارد که این مسئله رجوع مجدد و بررسی دوباره این منابع را گوشزد می نماید. قطعاً با بازخوانی این منابع به این نکته خواهیم رسید که این مطالب نظام بندی و نظام سازی شده اند و قطعاً این نظام سازی ها باعث قوام بندی و چارچوب بندی مسائل مختلف ما، اعم از اقتصاد و سیاست و اجتماع و علوم تربیتی خواهد شد.

مورد دیگر که به نظر می رسد باید به آن توجه داشت این مطلب است که باید با مراجعه درست و با دانش زبان صحیح به منابع و متون غربی ها و محققین آنها مراجعه کنیم و ببینیم که آنها به چه مسائل و موضوعاتی پرداخته اند. باید دقت داشت که ما افکار و اندیشه های آنها را با واسطه و از طریق ترجمه ها دریافت می کنیم و با این طریق نیز نمی شود به کنه و اصل افکار و اندیشه های آنها دست پیدا کرد. دنیای غرب از آنجایی موفق شد و پیشرفت نمود که با استفاده از افراد و محققینی که به کار گرفت، توانست به باطن و وجود علوم مختلف موجود در جهان پی ببرد. این افراد تمامی منابع ما را سطر به سطر خواندند.

نکته جالب توجه در این مورد این است که اولین کتابی که در باب «صحاح سته» نوشته شده است از جانب غربی هاست و اولین کتابی که در باب تاریخ مذاهب تفسیری نگاشته شده توسط غربی ها صورت گرفته است و اولین کتاب در باب تاریخ قرآن کتاب «تئودور نولدکه» است و اولین دائره المعارف قرآن توسط خانم «جین دمن مک اولیف» هلندی نگاشته شده است و این مطلب نشان می دهد که محققین آنها قدم به قدم با ما و منابع و متون ما همراه بوده اند و به آنها احاطه پیدا کرده اند. درهمین مقوله آمده است که «توماس آکویناس» که به عنوان یک قدیس و متفکر بزرگ و پایه گزار مکتب مشائی در جهان مسیحیت مورد توجه است، سطر به سطر و کلمه به کلمه افکار و کتاب های ابن سینا و ابن رشد را مورد مطالعه و تحقیق قرار داده است و از این متون بهره ها جسته است.
مرحوم مطهری در نقد ترجمه مرحوم ابوالقاسم پاینده که در باب تفسیر قرآن کریم نگاشته شده بود، از ابتدای شب شروع به نوشتن نقد کردند و تا سپیده صبح قریب به پنجاه صفحه نقد نوشتند و ارائه کردند
*از دیدگاه آسیب شناسی، تفاوت اندیشمندان ما با متفکرین غربی در مسیر تثبیت دستاوردهای علمی چگونه است و آیا متناسب با عملکرد نهاد های علمی غربی، نهاد ها و مراکز دینی ما وارد عرصه تثبیت اندیشه های خود شده اند؟

 غربی ها ابا و ترسی از این مطلب ندارند که وقت و هزینه و نیروی خود را برای بررسی و خواندن متون و منابع ما به کار گیرند. آنها بسیار وقت و هزینه صرف می کنند تا با بزرگان ما مانند سعدی و حافظ و امثالهم آشنا شوند و بنابراین با شناختی که از ما به دست می آورند می توانند، این چنین ابتکارات و خلاقیت هایی را در مواجه با ما به کار گیرند. شما ببینید زمانی که«ناپلئون بناپارت» به مصر حمله ور شد، حقوق اسلامی و فقه اسلامی را از مصریان گرفت و به فرانسه انتقال داد وهم اینک می بینید که همان منابع تشکیل دهنده حقوق فرانسه است، که اکنون حقوق عالی و تابناک جهان شده است. همین رویکرد در علوم مختلف دیگر و شاخه های مرتبط به آن نیز صورت گرفت. بنابراین کار مهم ما در این زمینه این است که با مراجعه به آثار متفکرین و محققین غربی که ما بعضاً آنها را بد نام نیز می دانیم، با نظام بندی و چارچوب افکار آنها آشنا شویم و روش شناسی و الگو برداری آنها را مورد بررسی قرار دهیم. در باب این نکته رویکرد ما نباید این گونه باشد که از آنها الگو برداری کنیم، بلکه با دریافت مباحث علمی آنها، این مطالب را با مباحث دینی و علمی خود هماهنگ و همراه نماییم تا تفاوت ها و تعارض ها کشف و مشهود گردد.

لازم است یادآور شوم که این نگرش و الزام، نیازمند کار جهادی و بزرگ و با تدبیراست. نباید باز در این مسیر به پروسه تسلسل و تکرار مبتلا شویم، نباید باز به این مقوله مبتلا شویم که چندین سال را صرف گذاشتن همایش و کنگره کنیم و چند سال هم به دنبال طراحی و تثبیت آن مشغول شویم و چندین سال هم به دنبال بودجه و فضا و پژوهشگاه باشیم و در آخر هم دستمان از تولید علم و تحقیق خالی باشد.

اسلام از آن موقعیتی جهان شمول شد که افراد و اشخاص مسلمان و وابسته به این تفکر، برای اعتلای آن دست از جان و مال شستند و فدایی راه دین شدند و شب و روز را مورد توجه قرار ندادند. بزرگان ما مانند مرحوم مجلسی با هفتاد و اندی سن قریب به یکصد و هفتاد جلد کتاب نگاشت که یکی از آنها کتاب شریف «بحارالانوار»است که ما هم اکنون در دست داریم. آیا مرحوم مجلسی در این مسیرو راه، به دنبال مادیات و فضاهای آموزشی و بودجه های عمومی و دولتی بود. متاسفانه در حال حاضر و در شرایط کنونی در وضعیتی قرار داریم که با رویکردهای غلط و نادرست موجود، علم و پژوهش ما دچار بروکراسی و کاغذ بازی و رخوت شده است.

گفتن این مطلب برای تنویر افکار مخاطبین خالی از لطف نیست که بنده در یکی از این مراکزآموزشی که از بنده، به عنوان همکار دعوت به عمل آورده بود  حضور پیدا کردم. در بدو ورود به این مرکز، به یک مجموعه عریض و طویل و عجیب برخورد کردم که مراحل آموزشی و پژوهشی را تا اتمام کار مشخص کرده بود، تقریباً سی و پنج مرحله در این پروسه تعریف و تبین شده بود. بنده با اعتراض به این رویکرد که این حجم و تعریف از پروسه تحقیق و پژوهش، باعث عقب رفت و هدررفت سرمایه و انرژی و نیروی انسانی خواهد شد آن مرکز را ترک کردم. اندیشمندان و قدمای ما وقتی احساس نیاز و مسئولیت می کردند شب کار را شروع می کردند و صبح کار را تحویل می دادند.

مرحوم مطهری در نقد ترجمه مرحوم ابوالقاسم پاینده که در باب تفسیر قرآن کریم نگاشته شده بود، از ابتدای شب شروع به نوشتن نقد کردند و تا سپیده صبح قریب به پنجاه صفحه نقد نوشتند و ارائه کردند. مثال دیگر در همین بحث و در گذشته این است که، مرقومه ای به جناب کلینی نوشتند که دین دچار آفت و انحراف شده است و شما به داد دین و تعالیم و منویات دین برسید. این بزرگوار بیست سال مردانه و مجاهدانه نشست و با جمع آوری کتابهای عظیمی که از ایشان به یادگار مانده است به داد دین و تعالیم الهی آن رسید.
اگر کار بزرگی که علامه طباطبایی و در المیزان انجام داد را ما می خواستیم در شرایط و موقعیت فعلی انجام دهیم، قطعاً به این دست آورد بزرگ نمی رسیدیم
دین را باید این گونه مجاهدانه و سخت کوشانه و عاشقانه و در رکاب اهل بیت(ع) بودند به منصه ظهور و بروز رساند. مرحوم علامه مامقانی یک کتاب«تنقیح المقال» که قریب به شصت جلد می باشد و در حدود چهارده هزار روات و راوی را به بهترین شکل و فرم ارائه کرده است و در این باب مرحوم آقابزرگ تهرانی گفته بود که این کار تقریباً شبه معجزه است، را در گرمای سوزان و طاقت فرسای نجف اشرف و در مدت چهارسال انجام داد. ایشان در ابتدا و در مقدمه کتاب می نویسد که من نذر کردم که برای تدوین و گرد آوری این کتاب شب و روز نشناسم و پیوسته به کار و تحقیق مشغول باشم. اگر این کتاب را ما در دوران حاضر و در شرایط کنونی می خواستیم گرد آوری کنیم، احتیاج به چهل سال وقت و چهارصد نفر پژوهشگر و چهل پژوهشگاه و چندین میلیارد بودجه بود و در آخر هم با بهانه تراشی های گوناگون، عنوان می کردیم که ما نتوانستیم به دلایل متعدد این کتاب را جمع آوری کنیم!!!

اگر کار بزرگی که علامه طباطبایی و در المیزان انجام داد را ما می خواستیم در شرایط و موقعیت فعلی انجام دهیم، قطعاً به این دست آورد بزرگ نمی رسیدیم، ولی این بزرگوار با اهتمام و جدیت بی مثال و بی مانندش و در مقابل تمام غربت ها و تنهایی ها و بی مهری ها با جدیت این کار بزرگ و سترگ را انجام داد و این یادگار بزرگ را برای ما به یادگار گذاشت.

منبع: خبرگزاری طلیعه
کد خبر : 31053
تاريخ ثبت خبر : ۱۹ آبان ۱۳۹۵
ساعت بارگزاری خبر : ۱۲:۲۳