صبح نو
آموزههایی از قرآن که کتاب مقدس نسبت به آنها ساکت است
یادداشت حجتالاسلام علی نصیری رییس مؤسسه معارف وحی و خرد
حجتالاسلام علی نصیری، استاد حوزه و دانشگاه و رییس مؤسسه معارف وحی و خرد در یادداشتی با عنوان نقش تکمیلی قرآن در داستان آفرینش به این موضوع پرداخته است:
با صرف نظر از نقش قرآن در تصحیح آموزههای ناصحیح کتاب مقدس در زمینه آفرینش هستی و انسان، قرآن پرده از اسراری در این زمینه برداشته و آموزههایی را مطرح کرده که کتاب مقدس نسبت به آنها به طور کامل ساکت است.
اهم این آموزهها بدین شرح است:
هدف از آفرینش انسان
به استناد آموزه کتاب مقدس، خداوند پس از آفرینش هستی، نخست آدم و سپس حوا را آفرید، اما هیچ اشارهای در آن در اینباره نشده که هدف خداوند از این آفرینش چه بوده است و بر اساس چه زمینهای دست به آفرینش انسان زد، در حالی که وقتی به سراغ قرآن میآییم، درمییابیم که قرآن بسیاری از اسرار در این زمینه را بازگو کرده است.
بر این اساس، قرآن اعلام میکند که خداوند با فرشتگان به گفتوگو پرداخت و به آنان فرمود که میخواهد در زمین جانشین قرار دهد. فرشتگان زبان به اعتراض گشوده و تباهی و خونریزی آدمیان را پیشبینی کردند؛ در عین حال خداوند به آنان فرمود: من چیزی را میدانم که شما از آن آگاهی ندارید. «وَإِذْ قَالَ رَبُّک لِلْمَلَائِکةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فیها مَنْ یفْسِدُ فیها وَیسْفِک الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَنُقَدِّسُ لَک قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ؛ و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینی خواهم گماشت»، [فرشتگان] گفتند: «آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد؟ و حال آنکه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه میکنیم و به تقدیست میپردازیم.» فرمود: «من چیزی میدانم که شما نمیدانید».
این امر گذشته از آیات دیگر است که خداوند در آنها فلسفه آفرینش انسان را تبیین کرده است؛ نظیر آیه «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِی؛ و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند.» که در آن عبودیت الهی هدف آفرینش اعلام شده است.
سجده فرشتگان و تمرد ابلیس
از مهمترین فرازها در داستان آفرینش انسان، فرمان الهی به فرشتگان برای سجده کردن آدم است که همه آنان از آن اطاعت کرده و در برابر آدم، سر به خاک گذاشتند و در برابر، ابلیس با ادعای برتری نسبت به آدم نسبت به فرمان خداوند سرکشی کرد و در پی آن از درگاه خداوند رانده شد و از خداوند خواست تا به او تا روز قیامت مهلت دهد تا بتواند آدمیان را اغوا کند.
این آیات سیر و فلسفه وجودی ابلیس و شیاطین را تبیین کرد و راز تلاش بیمنتهای ابلیس و لشکریان او برای اغوا و فریفتن آدمیان در طول حیات آنان را بازگو کرده است.
با چنین ترسیمی ما درمییابیم که چرا قرآن تا این اندازه از خطر شیطان هشدار میدهد و مکرر تأکید میکند که شیطان دشمن آشکار انسان است و میخواهد او را از صراط مستقیم منحرف کند و همانگونه که پدر آنان، یعنی آدم را از بهشت راند، میکوشد که آنان را از بهشت رضوان الهی خارج کند؛ آنجا که میفرماید: «یا بَنِی آدَمَ لَا یفْتِنَنَّکمْ الشَّیطَانُ کمَا أَخْرَجَ أَبَوَیکمْ مِنْ الْجَنَّةِ ینزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیرِیهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ یرَاکمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لَا یؤْمِنُونَ؛ ای فرزندان آدم، زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد؛ چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند و لباسشان را از ایشان برکند، تا عورتهایشان را بر آنان نمایان کند. در حقیقت، او و قبیلهاش، شما را از آنجا که آنها را نمیبینید، میبینند. ما شیاطین را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند.»
تعلیم اسماء به فرشتگان توسط آدم
قرآن اعلام میکند که پس از تمرد ابلیس، خداوند به آدم اسمائی را تعلیم داد و آنگاه آنها را به فرشتگان عرضه کرد و پس از اعلام عجز فرشتگان، از آدم خواست تا آن اسماء را به فرشتگان تعلیم دهد: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلَائِکةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاء إِنْ کنتُمْ صَادِقِینَ؛ و [خدا] همه [معانی] نامها را به آدم آموخت؛ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه کرد و فرمود: «اگر راست میگویید، از اسامی اینها به من خبر دهید.» این در حالی است که کتاب مقدس در این زمینه هیچ آموزههای ارائه نکرده است.
http://sobhe-no.ir/newspaper/741/13/29671