حدیث شناسی

حدیث شناسی
  • ناشر: سنابل
  • نوبت چاپ: اول، زمستان ۱۳۸۳
  • شمارگان: ۲۵۰۰
  • تعداد صفحه: ۳۰۴

این کتاب در دو جلد به عنوان متن درسی حوزه ها ویژه اساتید مورد استفاده قرار می گیرد. در جلد نخست كتاب تاريخ حديث اهل سنت، تاريخ حديث شيعه و در جلد دوم مصطلحات حديث، رجال حديث و مبانى فقه الحدیث مورد بررسی قرار گرفته است. این کتاب بارها انتشار یافته است.  

در مقدمه این کتاب چنین آمده است:

«سنت» كه حكايت گرِ قول، فعل و تقرير معصوم است، پس از قرآن دوّمين منبع دين شناخت به شمار مى آيد كه تبيين و تفسير كلّيات قرآن را برعهده دارد. اگر آموزه هاى قرآن را براساس روايت نبوىِ «إنّما العلم ثلاثه: آية محكمةُ، أَوْ فريضة عادلة، أو سنّة قائمة، علم بر سه دسته است: نشانه اى استوار، يا واجبى ميانه، يا سنتى برپا» ، به سه بخش اساسىِ عقايد، اخلاق و احكام تقسيم كنيم، «سنّت» ديدگاه هاى اسلام را در اين سه بخش به تفصيل تبيين كرده است.
بدين ترتيب بسيارى از پرسش ها در زمينه هاى خداشناسى، پيامبرشناسى، امام شناسى، معادشناسى ]= عقايد[ و زمينه هاى اخلاق فردى، اخلاق در محيط خانه، اخلاق اجتماعى، چگونگى برقرارى ارتباط در سطح جهانى ]= اخلاق[ و عرصه هاى فقهى; هم چون نماز، روزه، خمس، زكات، حج، معاملات، قضاء و شهادات ]= احكام[ در سنت پاسخ داده شده است. به گونه اى كه اگر از سنت در اين زمينه ها يارى نجوييم، قادر به ترسيم نظام كامل دينى نخواهيم بود.
بايد توجه داشت كه نياز قرآن به سنت دراين عرصه ها به معناى نفى جامعيّت قرآن نيست; زيرا قرآن خود را بسانِ قانون اساسى دين، بيان گر كليات دينى دانسته و وظيفه تبيين و تفسير خود را برعهده سنت نهاده است. آنجا كه آورده است: ( أنزلنا إليك الذكر لتبيّن للناس ما نُزّل إلَيهم ) و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم، تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى».
يا آنجا كه اعلام كرده است: ( وَ ما اتيكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنهُ فانتهوا ) آنچه را رسول خدا براى شما آورده، آن را بگيريد و از آنچه شما را نهى كرده خوددارى نماييد».
پيش بينى سنت به عنوان بيان كننده جزئيات دينى حكايت از جامعيت قرآن براى پاسخ گويى به نيازهاى دينى در همه عرصه ها دارد.
پاسخ گويى سنت ـ در تمام عرصه هاى دين شناخت ـ در كنار قرآن; نشان گر اهميت و جايگاه بلند آن است. بدين خاطر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) سنت را به عنوان قرين قرآن، دومين موهبت الهى براى خود دانسته است; آنجا كه فرموده: «اوتيت القرآن و مثله معه. به من قرآن و با قرآن همسان آن (سنت) ارزانى شده است».
اهتمام پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)و اهل بيت(عليهم السلام) به تعليم و انتشار آموزه هاى روايى و تاكيد بر ثبت و ضبط آنها و نيز كوشش عموم صحابه، تابعان و شاگردان ائمه(عليهم السلام) در فراگيرى حديث، ثبت و نشر آن، حكايت گرِ نقش و جايگاه ميراث روايى براى امت اسلامى تا پگاه قيامت است.
با آغاز تدوين سنت در سده سوّم، هزاران روايت در قالب جوامع روايى، گردآورى شد و درپى آن دانش هاى تخصصى حديث; هم چون علم رجال بخاطر ضرورت شناخت هرچه بيشتر راويان حديث و دراية الحديث براى تبيين اصطلاحات حديثى، ضوابط تحمّل و اداى آن پديدار شد و هزاران اثر علمى گران سنگ ـ از آغاز تا كنون ـ به خامه حديث پژوهان، به رشته تحرير درآمد. آنچه امروز با عنوان جوامع روايى، منابع مصطلح حديثى، منابع رجالى، منابع شرح احاديث و… در اختيار ما قرار گرفته ،حاصل چهارده سده كوشش بى وقفه و مستمر، در ثبت، انتشار، و تبيين گستره هاىِ دانشِ حديث است، كه اهتمام ما را براى بازشناخت اين دانش ها، تعميق و توسعه آنها براى انتقال به نسل هاى آينده مى طلبد.
تصويب علوم حديث به عنوان يكى از رشته هاى تخصصى حوزه هاى علميه و درپى آن تدوين متون درسى در زمينه دانش هاى حديثى جهت تربيت طلاب و فضلاى حديث پژوه، اقدامى است بجا و شايسته كه از اهتمام متصديان حوزه ها براى حفظ، نشر و تعميق ميراث روايى برجاى مانده حكايت دارد. كتابى كه پيش رو داريد، يكى از نتايج و برون دادهاى اين گام مبارك است.
محورهاى اساسى كه در تدوين اين كتاب مورد توجه قرار گرفته به شرح ذيل است:

  1. به رغم نگارش كتاب هاى فراوان در زمينه دانش حديث و با ارج نهادن به كوشش و تلاشِ پديد آورندگان آنها، بايد اذعان كرد كه آثار منتشره از دو جهت دچار كاستى است:
    الف. در اغلب اين گونه آثار تقسيم بندى روشنى از دانش هاى حديثى به چشم نمى خورد. بدين جهت مباحث مربوط به تاريخ حديث، دراية الحديث و مباحث علم رجال، بدون آن كه جايگاه و مرزبندى آنها مشخّص شود، در كنار يكديگر طرح شده اند.
    ب. يكى از بنيادى ترين دانش هاى حديثى به نام «فقه الحديث» كه با متن روايات سرو كار داشته و ساير دانش ها نقش مقدميّت براى آن دارند، تا حدود زيادى مورد غفلت قرار گرفته است، به گونه اى كه بر اساس تتبع نگارنده به استثناى اشاره كوتاهى در مقباس الهداية علامه شيخ عبداللّه مامقانى(قدس سره)، در هيچ كتاب حديث پژوهى فصلى به مبحث فقه الحديث اختصاص نيافته است. هرچند كه برخى از مباحث آن به صورت پراكنده در لابلاى برخى از منابع انعكاس يافته است.
    بر اين اساس در اين كتاب ضمن تقسيم دانش هاى حديثى به چهار دانش اصلى:
    الف. تاريخ حديث;
    ب. دراية الحديث يا مصطلح الحديث;
    ج. رجال حديث;
    د. فقه الحديث.
    و طرح اهمّ مبانى فهم حديث، كوشش شده است تا مباحث هر يك از دانش هاى مزبور در جاى خود ارائه گردد.
  2. با توجه به تفاوت سيرِ تاريخى احاديث اهل سنت با سير تاريخى احاديث شيعه، در بررسى تاريخ حديث، اين دو عرصه تاريخى به طور جداگانه مورد بررسى قرار گرفته و براى تاريخ حديث اهل سنت ده دوره و براى تاريخ حديث شيعه هشت دوره برشمرده و مهم ترين تحولات هريك از اين ادوار ارائه شده است. از اين رو بسيارى از شخصيت هاى حديثى و جوامع روايى فريقين نيز در ضمن همين بررسى هاى تاريخى معرفى شده اند و از آنجا كه برخى از ويژگى هاى و امتيازات ادوار تاريخ حديث شيعه با امعان نظر به تاريخ حديث اهل سنت دانسته مى شود، تاريخ حديث اهل سنت را مقدم داشته ايم.
  3. از آنجا كه برخى از مباحث; هم چون آشنايى با تعاريف پركاربرد، جايگاه حديث در دين شناخت، دلايل حجّيت و منشأ حجّيت سنت و… نقش مقدميّت داشته و آگاهى از آنها براى دريافت ساير مباحث و فصول ضرورى است، لذا در نخستين فصل از اين كتاب تحت عنوان: «بازشناخت كلياتى پيرامون حديث» به اين مباحث اشاره و پيرامون آنها گفت و گو شده است.
  4. در پايان هر فصل براى تسهيل در فراگيرى مباحث، گزيده مطالب آن منعكس شده است.
    با توجه به نكات پيشگفته، مباحث كتاب حديث شناسى در شش فصل بدين شرح انعكاس يافته است:
    فصل اوّل: بازشناخت كلياتى پيرامون حديث;
    فصل دوّم: آشنايى با تاريخ حديث اهل سنت;
    فصل سوّم: آشنايى با تاريخ حديث شيعه;
    فصل چهارم: آشنايى با مصطلحات حديث;
    فصل پنجم: آشنايى با رجال حديث;
    فصل ششم: آشنايى با مبانى فهم حديث.
    در جلد نخست كتاب «حديث شناسى»، مباحث سه فصل نخست و در جلد دوم، مباحث فصل هاى چهارم، پنجم و ششم منعكس شده است.
    در اينجا تذكار چند نكته را خالى از لطف نمى بينم:
  5. پيش از اين برگزيده كتاب حديث شناسى با عنوان: «درسنامه علم حديث» از سوى مركز مديريت حوزه هاى علميه خواهران منتشر و بحمدالله با استقبال خوبى روبرو شد و مركز مديريت حوزه علميه قم نيز اين كتاب را با اعمال پاره اى از تغييرات شكلى با عنوان: «آشنايى با علوم حديث» منتشر و به عنوان متن درسى پايه ششم حوزه هاى علميه معرفى نمود. خداى را بر اين نعمت، سپاس گزارم.
  6. در سامان دهى به مباحث علوم حديث و فصول كتاب، تنظيم ادوار تاريخ حديث، سازمان دهى نوين به اصطلاحات حديثى، طرح برخى از مبانى فقه الحديث ابتكاراتى انجام گرفته كه داورى درباره آنها را به خوانندگان نكته سنج وامى گذارم.
  7. عموم مباحث اين كتاب را در سالهاى اخير در دانشكده علوم حديث، مركز جهانى علوم اسلامى و مركز تخصصّى تفسير حوزه علميه قم تدريس نموده و تلاش كرده ام با توجّه به رهنمون فضلا، طلاّب و دانشجويان عزيز و محترم، كاستى هاى آن را حتّى المقدور برطرف سازم.
  8. بخش معرّفى جوامع حديثى شيعه و اهل سنّت كه در جلد نخست كتاب حديث شناسى به صورت مختصر انعكاس يافته، تحت عنوان «آشنايى با جوامع حديثى شيعه و اهل سنت» و نيز فصل هاى سه گانه جلد دوّم همين كتاب يعنى مبحث مصطلح الحديث، رجال الحديث و فقه الحديث به صورت كتاب هاى جداگانه اى ان شاء اللّه انتشار خواهند يافت.
    اميدوارم اين دو جلد كتاب نيز به عنوان متن توسعه داده اى از كتاب «درسنامه علم حديث» مورد توجه و استفاده عموم علاقمندان به مطالعات حديثى به ويژه اساتيد، طلاب و دانشجويان محترم قرار گيرد. نگارنده ضمن اذعان به گستردگى كار و بضاعت مزجاة خود، تذكرات و نكات سودمند و اصلاحى صاحب نظران را پاس مى دارد.