آیا عدم ورود زنا زاده به بهشت صحیح است؟

در پاره اى از روايات آمده است كه فرزند متولد شده از زنا وارد بهشت نمى شود . به عنوان نمونه در روایتی از امام صادق (ع) در این باره چنین آمده است :
« يقول ولد الزنا يا رب ما ذنبي فما كان لي في أمري صنع ، قال : فيناديه مناد فيقول : أنت شر الثلاثة أذنب والداك فتبت عليهما وأنت رجس ولن يدخل الجنة إلا طاهر»
هیثمی در مجمع الزوائد در بابی با عنوان « باب في أولاد الزنا» روایات مربوط به فرزندان زنا را منعکس ساخته است  .
برخی از روایات مرتبط با بحث که در این کتاب منعکس شده ، عبارتند از :
1. عن ابن عباس قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم ولد الزنا شر الثلاثة إذا عمل بعمل أبويه
2. لا يدخل الجنة عاق ولا مدمن خمر ولا منان ولا ولد زنية – قلت رواه النسائي غير قوله ولا ولد زنية
3. وعن أبي هريرة قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم لا يدخل ولد الزنا الجنة ولا شئ من نسله إلى سبعة آباء . رواه الطبراني في الأوسط وفيه الحسين بن إدريس وهو ضعيف  .
4. وعن عائشة عن النبي صلى الله عليه وسلم قال ولد الزنا ليس عليه من اثم أبويه شئ ثم قرأ ( ولا تزر وازرة وزر أخرى )
در روايت ديگر ابوهريره از پيامبر(ص) چنين نقل كرده است :
« لايدخل الجنه ولد زنى ولا والده ولا ولد ولده . زنا زاده ، پدر او و فرزندش وارد بهشت نمى شوند .»
از سویی دیگر ، بازکاوی آیات و روایاتی که در باره بهشت و جهنم رسیده ، چند نکته اساسی در باره ماهیت آنها را بدست می دهد که عبارتند از :
1. بهشت جای پاداش مومنان صالح و جهنم جای کیفر کافران و فاسقان است .
2. جهنم چنان از انواع عذاب های جسمی و روحی انباشته است که جهنمیان میان مرگ و زندگی می گردند ، یعنی در لحظه ای از شدت عذاب می میرند و دو باره زنده می شوند . این عذاب ها هرگز کاستی نمی گیرد و با خواهش و التماس آنان از خداوند یا از خازن جهنم پایان نمی پذیرد .
3. بر اساس برخی از آیات و روایات برای کسانی که نه شایستگی ورود به بهشت را دارند و نه مرتکب کاری شده اند که عذاب جهنم را در حقشان لازم کند ، جایی در میان جهنم و بهشت پیش بینی شده ، یا آن که ضعیف ترین مرحله و مرتبه عذاب جهنم ، به گونه ای بسر خواهند برد که عذاب جهنم آنان را آزار نرساند .
از سویی دیگر ، معرفی جهنم به عنوان مکانی برای پاداش ، به معنای انقلاب ماهیت آن و جابجایی ماهیت جهنم با ماهیت بهشت است که به هیچ روی با تصویری که از بهشت و جهنم در متون وحیانی ترسیم شده ، سازگاری ندارد .
3. چنان که شیخ سلیمان بحرانی اشاره کرد ، پذیرش امکان ورود زنا زاده به بهشت با رحمت واسعه الاهی سازگار است . بر این نکته باید بیافزاییم که عدم ورود زنا زاده به بهشت برغم تحقق ایمان در قلب او و صدور کارهای صالح از او ، بخاطر عمل ناشایستی که والدین او انجام داده اند ، مخالف عدل الاهی و قانون عدم تحمل گناه دیگران است . زیرا قرآن مکرراً بر این نکته تاکید کرده که هر کسی مسئول گناه خود است و هیچ کس بار گناه دیگری را بر عهده نمی گیرد . این امر با عبارت « َلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی»  در قرآن مورد تاکید قرار گرفته است .
باری ، وقتی قرار باشد بخاطر عمل زنای مرد و زنی ، فرزند آنان از ورود به بهشت محروم باشد ، مفهوم آن این است که گناه زنای والدین به فرزند آنان سرایت پیدا کرده و او باید بار گناه والدین خود را بر دوش گیرد .
جالب آن که در باره والدین چنین فرزندی گفته نمی شود که آنان از ورود به بهشت محروم اند ! با این حال ، چگونه است کسانی که خود مرتکب زنا شده اند ، می توانند پا به بهشت گذارند ، اما فرزندی که در صدور گناه زنا هیچ دخالتی نداشته ، باید برای همیشه از ورود به بهشت محروم باشد ؟!
وقتی قرار باشد محروم ماندن زنا زاده از ورود به بهشت مخالف عدل و مهر الاهی تلقی گردد ، آیا دیگر جا دارد که در روایتی آمده باشد که تا هفت نسل او نیز وارد بهشت نمی شوند ؟!