اخلاق معاشرت

از لحظه‌ای که انسان خانه‌اش را ترک می‌کند و پا به کوچه و خیابان می‌نهد و ساعاتی را در محل کار یا تحصیل می‌گذارند، با ده‌ها و گاه صدها نفر برخورد دارد. برخورد ما با بسیاری از افراد سطحی است؛ نظیر کسانی‌که مثلاً در یک تاکسی با او همراهیم. از سویی برخوردمان با شماری از مردم نیز مانند کسانی‌که برای نخستین‌بار برای کاری به او مراجعه کرده‌ایم، تا حدودی با درنگ و طی ساعاتی انجام می‌گیرد. در این بین، تعامل با برخی اشخاص نظیر دوستان، همکاران، دانشجویان، استادان و… همه روزه به‌صورت طولانی و مستمر است. بنابراین تعامل و برخوردهای اجتماعی را می‌توان در سه بستر سطحی، میانه و گسترده ارزیابی کرد. حال جای این پرسش است که آیا بدون داشتن روحیات و رفتار سالم و داشتن اصول و قواعد ارتباط انسانی مطلوب می‌توان با دیگران در سه بستر پیش‌گفته تعاملی مقبول برقرار کرد؟
بعضی از اشخاص از هنگام خروج از خانه با اولین برخورد با مردم در کوچه و خیابان یا محل‌کار، رفتاری پرخاشگرانه دارند و با کوچکترین رخدادی برمی‌آشوبند. اینان همیشه نالان‌اند و از هیچ چیز و هیچ‌کس اظهار رضایت ندارند.
در برابر این دسته، گروهی از مردم در برقراری ارتباط سالم، صمیمانه و صادقانه با مردم بسیار موفق‌اند. چهره بشاش، زبان نرم و مهربان و قلب لبریز از احترام و عشق به دیگران از نشانه‌های اینان است. آنان همان‌گونه که دیگران را دوست دارند، محبوب دیگران‌اند. و همان‌سان که مشتاق دیدار و همنشینی با دوستان‌اند، دیگران نیز برای دیدارشان لحظه شماری می‌کنند. اینان به تعبیر حضرت امیر علیه السلام چنان‌اند که وقتی زنده‌‌اند، همه مشتاق دیدار با آنهایند و وقتی چشم از جهان فرو می‌بندند، چشم‌ها برایشان گریان است.1
البته در کنار این نوع برخورد و تعامل اجتماعی ـ‌که از نظر آیات و روایات در عالی‌ترین سطح مطلوب قرار دارد‌ـ و نیز نوع تعامل ناسالم نخست، رفتاری میانه نیز وجود دارد ک بیشتر می‌توان آن را رفتار درون‌گرایان دانست. این دست از اشخاص با آنکه آرام‌اند و از درشتخویی و رفتار چالشی با دیگران می‌پرهیزند، از این سو رفتار گرم و صمیمانه نیز ندارند. اینان اغلب با هیچ‌کس دوست نمی‌شوند و کسی نیز رغبت نمی‌کند که با آنان دوست شود. شادی بر لب و سیمای آنان هویدا نیست و بیشتر با چهره عبوس و فرورفته در خود، در اجتماع ظاهر می‌شوند. این رفتار را می‌توان رفتار نیمه‌سالم اجتماعی ارزیابی کرد که از رفتار ناسالم نخستین فاصله دارد. از سوی دیگر، این رفتار با رفتار سالم و مطلوب اخلاقی و مهرورزی با دیگران نیز فاصله زیاد داشته و با آن ناهماهنگ است.
رفتارهای عادلانه و محسنانه
از مجموعه آنچه در آیات و روایات درباره چگونگی و تنظیم روابط و رفتارهای اجتماعی در نگاه کلی به دو بخش رفتار عادلانه و رفتار محسنانه تقسیم می‌شود.16
عدل به معنای گذاشتن هرچیز در جای بایسته آن است. بر این اساس، عدل در مفهوم اجتماعی‌اش همان رعایت حقوق دیگران و عدم تضییع این حقوق است.17 اما رفتار محسنانه، رفتاری فراتر از رفتار عادلانه است که بر اساس آن، شخص نه تنها حقوق دیگران را رعایت کرده، از هرگونه تضییع حقوق اشخاص اجتناب می‌کند، بلکه وجودش سراسر خیر و نیکی شده و در کنار خیرخواهی و خیر رسانی به همنوعان و همکیشان، از لغزش‌ها و بدی‌های آنان نیز می‌گذرد.
اجتناب از رفتارهایی همچون غیبت و تهمت از نمونه‌‌های رفتار عادلانه، و رفتارهایی مانند فرو خوردن خشم، عفو و گذشت و نیکی به دیگران نیز از مصادیق رفتار محسنانه است. اگر از منظری فقهی به این رفتارها بنگریم، رفتار عادلانه جزو مصادیق وجوب، و رفتارهای محسنانه مشمول استحباب خواهد بود. از رفتار عادلانه می‌توان با عنوان رعایت حقوق برادری نیز یاد کرد؛ چنان‌که از رفتار محسنانه ـ‌با توجه به تعریف آن‌ـ می‌توان به آیین مهرورزی نیز تعبیر نمود.