چگونگی تاویل آیات ناظر به عتاب پیامبر اکرم (ص)

#چگونگی_تاویل_آیات_ناظر_به_عتاب_پیامبر_اکرم (ص)

فاضل محترم آقای مولایی؛

عرض سلام و ادب خدمت استاد نصیری؛

آیاتی چند از قرآن از جمله  آیه ۵۵ سوره غافر و آیه  ۱۹ سوره محمد و… صراحتاً خطاب به رسول اکرم(ص) امر به استغفار برای ذنب آن حضرت(ص) دارد.

چگونه این آیات با مقام عصمت حضرت(ص) همخوانی دارد؟

 

علیکم السلام

اشاره شما به دو آیه ذیل است:

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ (غافر، 55 )

فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ (محمد، 19 )

نخست باید عنایت داشته باشید که عصمت همه پیامبران جزو آموزه های قطعی مبتنی بر ادله وحیانی و عقلانی است که مورد اتفاق امامیه است که البته در بخشی از دامنه عصمت متکلمان اهل سنت نیز با عالمان شیعه همصدا هستند.

اگر همه پیامبران از موهبت عصمت که در حقیقت پاک وشی مبتنی بر درک و باور به حضور خداوند و باور به زشتی و پلشتی همه گناهان است، برخورداراند، سهم پیامبر اکرم (ص) از موهبت عصمت در بالاترین سطح قابل تصور است.

زیرا که به قول مولوی:

نام احمد نام جملهٔ انبیاست

چونک صد آمد نود هم پیش ماست

از این جهت اگر در قرآن آیه یا آیاتی یافت شود که در ظاهر مخالف این آموزه قطعی باشد، باید به تاویل برده شود.

عموماً در پاسخ از این دست از آیات دو پاسخ داده شده است:

مخاطب اصلی عتاب های نبوی در قرآن، شخص پیامبر نیست، بلکه مخاطب امت اسلامی است و از آن جا که گفته اند: «الکنایة ابلغ من التصریح» خداوند با استفاده از قانون «به در می گویم تا دیوار بشنود» پیامبر را مورد عتاب قرار داد تا حواس سایر مردم جلب شود.

دو روایت ذیل را مرحوم کلینی از امام صادق (ع) نقل کرده است:

از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: «نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِيَّاكِ أَعْنِي واسْمَعِي يَا جَارَةُ»

وفِي رِوَايَةٍ أُخْرَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه ع قَالَ مَعْنَاه مَا عَاتَبَ اللَّه عَزَّ وجَلَّ بِه عَلَى نَبِيِّه ص فَهُوَ يَعْنِي بِه مَا قَدْ مَضَى فِي الْقُرْآنِ مِثْلُ قَوْلِه * ( ولَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلاً ) * عَنَى بِذَلِكَ غَيْرَه

 

شیخ صدوق (ره) در کتاب اعتقادات خود بر اساس همین قاعده، عتاب های نبوی در قرآن را به تاویل برده است:

«وكل ما كان في القرآن مثل قوله : ( لئن أشركت ليحبطن عملك ولتكونن من الخاسرين ) ومثل قوله تعالى : ( ليغفر لك الله ما تقدم من ذنبك وما تأخر ) ومثل قوله تعالى : ( ولولا أن ثبتناك لقد كدت تركن إليهم شيئا قليلا * إذا لأذقناك ضعف الحياة وضعف الممات ) وما أشبه ذلك ، فاعتقدنا فيه أنه نزل على إياك أعني واسمعني يا جارة .»

این تاویل در صورتی است که مراد از «ذنب» و تعابیری از این دست، همان معنای ظاهری متداول اراده شده باشد.

«ذنب» یا «گناه» دارای مراتب وجودی مختلف از ضعیف ترین مرتبه تا شدیدترین مرتبه آن است. ضعیف ترین مرتبه «ذنب» غفلت از حضور در ساحت تام و تمام الهی و عدم توانایی انجام تکالیف بندگی در حد شایسته و بایسته خداوند، است.

این معنا از ذنب گناه اصطلاحی نیست؛ یعنی همان مفهومی که عقوبت اخروی و سقوط دنیوی را در پی دارد. جمله معروف «حسنات الابرار سیئات المقربین» می تواند به فهم مراد از آن کمک کند.

ببینید سوره نصر که آخرین سوره نازله بر رسول اکرم (ص) است، چگونه پایان می پذیرد:

«فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا»

معنای این آیه آن است:

ای رسول من! که تمام عمرت را در عشق و ارادت به من سپری کردی و دمی از عبادت و خدمت به خلق نیاسودی و گوی سبقت در این عرصه را از همه ربودی؛

در پایان و فرجام کار خود بدان!

نه مرا آن چنان که بایسته جایگاه من است شناختی؛ از این جهت زبان به تسبیح بگشای و بگو: خدایا! تو منزهی از آن که کسی را یارای ستایش تو باشد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ»

و نه برای تو میسر شد تا حق بندگی را آن چنان که شایسته جایگاه خداوندی من است، به جای آوردی؛ پس سزاوار است که استغفار کنی: « وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا».

جمله منسوب به رسول اکرم (ص) حکایت گر همین نکته است: « ما عرفناك حق معرفتك و ما عبدناك حق عبادتك »

موفق باشید.

 

 

dr_alinasiri@

www.maref.ir

https://t.me/joinchat/AAAAAEHY4kka_o03mgnGIA

https://t.me/dr_alinasiri