رابطه مراتب ایمان با عدم جواز ملامت مردم

سلام وعرض ادب و ارادت استاد بزرگوار؛

معنای این حدیث چیست با دوستان اختلاف نظر داریم ممنون میشم تبیین بفرمایید چون همگی با قاطعیت نظر شما را میپذیرن🙏🙏🙏🙏🙏

حدیث این است:

امام صادق (ع) فرمود:

اگر مردم می دانستند که خداوند خلق را چگونه آفریده است، هیچ کس کسی را سرزنش نمی کرد.

برخی از نظراتی که در باره این حدیث ارایه شده، چنین است:

یعنی خیلی از رفتارهایی که از هم میبینیم. اگر خودمون جای جای اون آدم بودیم همین کارو میکردیم

… نه گلم بعیده چنین معنایی بده میگه اگر کیفیت خلقت خلق را میدانستند ….شاید منظور خلقت انسان از خاک و آب گندیده و بدبو ویا وجود کثافاتی همچون خون در وجود انسان است.

… خوب همین دیگه یعنی اگر انسان میفهمید من أی شی خلق…ماغرک بربک الکریم و…میفهمید خودش چی هست و چقدر رذالت و پستی در وجود و خلقتش نهفته است هرگز دیگران را بخاطر فعل دیگری سرزنش نمیگرد چون میدانست خودش بنیانش از چیست.

 

*پاسخ

علیکم السلام

برای آن که پاسخ شما به صورت دقیق داده شود، لازم است متن کامل روایت را مورد توجه قرار دهیم:

روایت مورد اشاره شما این روایت است که مرحوم کلینی آن را در ادامه باب «درجات الایمان» آورده است:

عَنْ شِهَابٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّه ع يَقُولُ لَوْ عَلِمَ النَّاسُ كَيْفَ خَلَقَ اللَّه تَبَارَكَ وتَعَالَى هَذَا الْخَلْقَ لَمْ يَلُمْ أَحَدٌ أَحَداً  فَقُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّه فَكَيْفَ ذَاكَ فَقَالَ إِنَّ اللَّه تَبَارَكَ وتَعَالَى خَلَقَ أَجْزَاءً بَلَغَ بِهَا تِسْعَةً وأَرْبَعِينَ جُزْءاً ثُمَّ جَعَلَ الأَجْزَاءَ أَعْشَاراً فَجَعَلَ الْجُزْءَ عَشْرَةَ أَعْشَارٍ ثُمَّ قَسَمَه بَيْنَ الْخَلْقِ فَجَعَلَ فِي رَجُلٍ عُشْرَ جُزْءٍ وفِي آخَرَ عُشْرَيْ جُزْءٍ حَتَّى بَلَغَ بِه جُزْءاً تَامّاً وفِي آخَرَ جُزْءاً وعُشْرَ جُزْءٍ وآخَرَ جُزْءاً وعُشْرَيْ جُزْءٍ وآخَرَ جُزْءاً وثَلَاثَةَ أَعْشَارِ جُزْءٍ حَتَّى بَلَغَ بِه جُزْءَيْنِ تَامَّيْنِ ثُمَّ بِحِسَابِ ذَلِكَ حَتَّى بَلَغَ بِأَرْفَعِهِمْ تِسْعَةً وأَرْبَعِينَ جُزْءاً فَمَنْ لَمْ يَجْعَلْ فِيه إِلَّا عُشْرَ جُزْءٍ – لَمْ يَقْدِرْ عَلَى أَنْ يَكُونَ مِثْلَ صَاحِبِ الْعُشْرَيْنِ وكَذَلِكَ صَاحِبُ الْعُشْرَيْنِ لَا يَكُونُ مِثْلَ صَاحِبِ الثَّلَاثَةِ الأَعْشَارِ وكَذَلِكَ مَنْ تَمَّ لَه جُزْءٌ لَا يَقْدِرُ عَلَى أَنْ يَكُونَ مِثْلَ صَاحِبِ الْجُزْءَيْنِ ولَوْ عَلِمَ النَّاسُ أَنَّ اللَّه عَزَّ وجَلَّ خَلَقَ هَذَا الْخَلْقَ عَلَى هَذَا لَمْ يَلُمْ أَحَدٌ أَحَداً

کافی، ج 2، ص 44

چنان که پیداست روایت ناظر به درجات و مراتب ایمان است.

برای روشن شدن معنای روایت به روایت ذیل توجه فرمایید:

إِنَّ اللَّه عَزَّ وجَلَّ وَضَعَ الإِيمَانَ عَلَى سَبْعَةِ أَسْهُمٍ عَلَى الْبِرِّ والصِّدْقِ والْيَقِينِ والرِّضَا والْوَفَاءِ والْعِلْمِ والْحِلْمِ ثُمَّ قَسَمَ ذَلِكَ بَيْنَ النَّاسِ فَمَنْ جَعَلَ فِيه هَذِه السَّبْعَةَ الأَسْهُمِ فَهُوَ كَامِلٌ مُحْتَمِلٌ وقَسَمَ لِبَعْضِ النَّاسِ السَّهْمَ ولِبَعْضٍ السَّهْمَيْنِ ولِبَعْضٍ الثَّلَاثَةَ حَتَّى انْتَهَوْا إِلَى السَّبْعَةِ ثُمَّ قَالَ لَا تَحْمِلُوا عَلَى صَاحِبِ السَّهْمِ سَهْمَيْنِ ولَا عَلَى صَاحِبِ السَّهْمَيْنِ ثَلَاثَةً فَتَبْهَضُوهُمْ  ثُمَّ قَالَ كَذَلِكَ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى السَّبْعَةِ

در این روایت برای ایمان هفت مرتبه و سهم برشمرده شده است؛ آن هفت سهم عبارتند از: 1. نیکوکاری؛ 2. صدق؛ 3. یقین؛ 4. رضا؛ 5. وفاء؛ 6. علم؛ 7. حلم.

ثُمَّ قَسَمَ ذَلِكَ بَيْنَ النَّاسِ؛ تقسیم ایمان توسط خداوند را نمی تواند تقسیم ابتدایی و بدون پیش زمینه دانست؛ زیرا در این صورت مخالف عدالت الهی خواهد بود و افراد می توانند احتجاج کنند که چرا به ما سهم بیشتری داده نشده است؟!

از این جهت این تقسیم را می توان تقسیم پاداشی یا تقسیم بر اساس استعداد افراد دانست؛ یعنی افراد در پی انجام عملی شایسته، دریافت سهم بیشتری از ایمان می شوند یا آن که از آغاز توان و استعداد لازم برای دریافت ایمان بیشتر را ندارند.

آن چه مهم است حاکمیت تدبیر و اراده الهی در این زمینه است که از آن توحید بدست می‏آید؛ خدایی که تقسیم امور ظاهری و باطنی بدست اوست و میزان هر کس را او مشخص می کند.

فَمَنْ جَعَلَ فِيه هَذِه السَّبْعَةَ الأَسْهُمِ فَهُوَ كَامِلٌ مُحْتَمِلٌ؛ کسی که از همه مراتب هفتگانه برخوردار است، دارای ایمان کامل است. پیداست این مقام ویژه بندگان خاص خداوند است.

وقَسَمَ لِبَعْضِ النَّاسِ السَّهْمَ ولِبَعْضٍ السَّهْمَيْنِ ولِبَعْضٍ الثَّلَاثَةَ حَتَّى انْتَهَوْا إِلَى السَّبْعَةِ؛ سهم مردم از ایمان متفاوت است.

این دست از تفاوت در ایمان حتی در باره ایمان اصحاب رسول اکرم (ص) نیز گفته شده است؛ چنان که اعلام شده که سلمان دارای ده جزء از ایمان و ابوذر دارای هفت جزء از ایمان است؛ چنان که امام صادق (ع) در این باره فرمود: «وكان سلمان في العاشرة ، وأبو ذر في التاسعة ، والمقداد في الثامنة»[1]

نیز آن حضرت فرمود که اگر ابوذر از آن چه سلمان می‏دانست، آگاهی یابد به کفر او خواهد انجامید: «علم سلمان علما لو علمه أبو ذر كفر.»[2]

ثُمَّ قَالَ لَا تَحْمِلُوا عَلَى صَاحِبِ السَّهْمِ سَهْمَيْنِ ولَا عَلَى صَاحِبِ السَّهْمَيْنِ ثَلَاثَةً فَتَبْهَضُوهُمْ  ثُمَّ قَالَ كَذَلِكَ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى السَّبْعَةِ؛ از جمله آثار علمی و عملی باور به وجود مراتب ایمانی، نوع تعامل مبلغان دین با مخاطبان خود است؛ به این معنا که باید به اندازه و تناسب ایمان افراد از آنان باور و عمل طلب کنند.

بر همین اساس گفته شده است که پیامبران هیچ گاه به اندازه عقل خود با مردم سخن نگفته‏اند: رسول خدا (ص) در این باره فرمود: «إِنَّا مَعَاشِرَ الأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ»[3] نیز امام صادق (ع) در این باره فرمود: «مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّه ص الْعِبَادَ بِكُنْه عَقْلِه قَطُّ»[4]

در روایت دوم این باب از زبان امام صادق (ع) داستان مسیحی تازه مسلمان نقل شده که در پی افراط همسایه مسلمان در دعوت او به دین داری، اسلام را کنار گذاشت.[5]

 

از آن جا که محط بحث و گفتگو در این روایت مراتب ایمان است، عنایت داشته باشید که ملامت افراد نسبت به یکدیگر در این زمینه می تواند ناشی از دو امر باشد:

چرا فلان فرد مرتکب این دست از گناهان و لغزش ها شده یا می شود؟ (پرسش ایجابی)

پیداست مرا روایت این معنا نیست؛ زیرا در این صورت برنامه امر به معروف و نهی از منکر که بارها در متون دینی بر آن تاکید شده، تعطیل خواهد شد.

چرا فلانی از انجام فلان کار عبادی بازمانده است؟ (پرسش سلبی)

در صورتی که مفهوم این نقد و اعتراض، درخواست تکلیفی فراتر از توان فرد باشد، البته نابجا خواهد بود.

به عبارت ساده تر؛ باید پذیرفت که بسیاری از مردم حتی شماری از حوزویان از جهت برخورداری از مراتب ایمانی، توان رسیدن به مدارجی از کمال آن گونه که برای امثال سلمان و ابوذر یا برای امثال سید علی آقا قاضی و بهجت تحقق یافت، را ندارند.

اگر واقعاً احراز شود که آنان در نیل به مراتب عالی تر کمنال کوتاهی ندارند و عدم نیل به خاطر فقدان توانایی و استعداد است، دیگر ملامت و شماتت افراد در این زمینه معنا ندارد.

گفتار امام صادق (ع) ناظر به این نکته لطیف است.

هماره سالم و سرافراز باشید.

dr_alinasiri@