امروز در سخنرانی پیش از خطبه های یکی از شهرهای شمالی (کوچصفهان) در یادبود شهدای هفتم تیر و شهید عشوری؛ شهید مدافع حرم سخنرانی داشتم.
خلاصه آن چه بیان شد، بدین شرح است:
منافقانی که شهید بهشتی و هزاران تن از بی گناهان کشور را به شهادت رساندند؛ به عنوان بچه دین دار و بچه شیعه شناخته می شدند که عموماً نماز و روزه و بسیاری از عبادات را در کارنامه خود داشتند.
اما باید پرسید که چرا کارشان به آن جا رسید که این همه جرم و جنایت در کارشان راه یافت و آن همه صدمه در جنگ تحمیلی و تا به امروز به هموطنان خود زده و می زنند؟!
نیز عموم جوانانی که در لشکر تکفیری ها می جنگند و امثال عشوری ها را به شهادت می رسانند، بچه دین دار و فرزندان اهل سنت اند که جنایات بسیار گسترده و تکان دهنده در کارنامه آنان ثبت شد.
چه اشکالی در کار آنان وجود دارد که در عین نماز خواندن و تلاوت قرآن، این چنین نگونسار شده و می شوند؟!
پاسخ آن در حرکت نکردن بر مدار پیشوایان دین به عنوان تجسد صراط مستقیم و در مرحله بعد عالمان ربانی دین شناس است.
اهل سنت از زمانی که اهل بیت را کنار گذاشتند، هر گونه آفت و آسیب را در دامن خود راه دادند که پدیده تکفیری ها و داعشی ها در عصر ما یکی از پیامدهای تلخ این خطای نابخشودنی است.
نیز منافقان از آن مرحله ای که خود را دین شناس معرفی کرده و بدون مراجعه به عالمان الهی به خود جرأت تفسیر قرآن و تفسیر روایات را دادند و تحلیلی مادی و مارکسیستی از اسلام بدست دادند، دچار خبط و خطا شدند و کارشان به چنین فرجام نگونباری منتهی شد.
دین مرامنامه ای است که در قالب الفاظ و عبارات در متن قرآن و روایات بازتاب یافته است، اما تفسیر آن باید در وجود انسان های الهی تجسد یابد؛ همانان که مرکز دائره دین و پرگار هدایت به شمار می روند و هر کس از مدار هدایت آنان خارج شود، گمراه شده و گمراه خواهد کرد و جهانی را از جرم و جنایت لبریز خواهد ساخت.
کسایی چه خوش سرود:
این دین هدی را به مثل دایره ای دان
پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار
علم همه عالم به علی داد پیمبر
چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار
dr_alinasiri@