چگونگی تعامل خداوند با اطفال در قیامت

با سلام؛

اگرانسان فقط یک زندگی داشت واگربعداز این وجود٬ سرنوشت اینده اش برای ابد تعین می شدپس شایستگی نیمی ازانسانهائی که درسنین پائین می مردند چه می ‏شد؟

کودکان بدین ترتیب ازسعادت ابدی متمتع نمی شدندو ازامتحانات مشکل زمینی معاف میشدند آیا اینده متعلق به همه نیست؟

آیا این با عدالت خدای سبحان سازگار است؟

آیا ما درشرایط مساوی به این دنیا امدیم؟

اگرقرار بود خداوند عده ای اطفال را در آن عالم امتحان کند خوب چرا با همه  انسانها این امتحان را در انجا انجام نداد خدای سبحان العیاذبالله که تبعیض برای کسی قائل نمشود؟ اینطور نیست؟

لطفا جواب بفرمائید.

العبد ابراهیمی

پاسخ:

علیکم السلام

مراد از طفل کسی است که پیش از رسیدن به سن بلوغ و تکلیف از دنیا رفته باشد.

اطفالی که از دنیا می روند به دو دسته اساسی تقسیم می شوند: 1. اطفال مومنان؛  2. اطفال غیر مومنان شامل کافران، منافقان و …

از اطفال در متون دینی به عنوان مصداقی از مستضعفان فکری و دینی یاد شده است. آیه «… إِلاّ المُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجال وَالنِّساء وَالوِلْدان لا يَسْتَطيعُونَ حيلَةً وَلأَ يَهْتَدُونَ سَبيلاً» اشاره به این امر دارد.

نیز روایت ذیل در کافی شریف «بَابُ الْمُسْتَضْعَفِ» دلیل مدعا است:

1 – عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِه عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الْمُسْتَضْعَفِ فَقَالَ هُوَ الَّذِي لَا يَهْتَدِي حِيلَةً إِلَى الْكُفْرِ فَيَكْفُرَ ولَا يَهْتَدِي سَبِيلاً إِلَى الإِيمَانِ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُؤْمِنَ ولَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَكْفُرَ فَهُمُ الصِّبْيَانُ ومَنْ كَانَ مِنَ الرِّجَالِ والنِّسَاءِ عَلَى مِثْلِ عُقُولِ الصِّبْيَانِ مَرْفُوعٌ عَنْهُمُ الْقَلَمُ.

در باره چگونگی تعامل با اطفال مومنان در جهان آخرت گفته شده است که آنان به والدین خود ملحق می شوند. آیه شریفه «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» كسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروى از آنان ايمان اختيار كردند، فرزندانشان را(در بهشت) به آنان ملحق مى ‏كنيم.» شاهد این مدعا است.

البته در برخی از روایات آمده است که اطفال پیش از الحاق به والدین خود در روز قیامت توسط والدین خود یا صدیقه طاهره (ع) یا ابراهیم و ساره سرپرستی می شوند.

در باره چگونگی تعامل با اطفال غیر مومنان پنج نظریه ارایه شده است:

در باره حکم آنان سکوت کنید و علم آن را به خداوند واگذار نمایید. روایت ذیل موید این مدعا است:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيه عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قُلْتُ لأَبِي عَبْدِ اللَّه ع مَا تَقُولُ فِي الأَطْفَالِ الَّذِينَ مَاتُوا قَبْلَ أَنْ يَبْلُغُوا فَقَالَ سُئِلَ عَنْهُمْ رَسُولُ اللَّه ص فَقَالَ اللَّه أَعْلَمُ بِمَا كَانُوا عَامِلِينَ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ هَلْ تَدْرِي مَا عَنَى بِذَلِكَ رَسُولُ اللَّه ص قَالَ قُلْتُ لَا فَقَالَ إِنَّمَا عَنَى كُفُّوا عَنْهُمْ ولَا تَقُولُوا فِيهِمْ شَيْئاً ورُدُّوا عِلْمَهُمْ إِلَى اللَّه

 

خداوند بر اساس علم خود به آينده آنان عمل مى كند. اگر بداند كه كودكى در صورت ادامه زندگى و پس از دوران بلوغ، مؤمن و سعيد مى شود، او را داخل بهشت مى كند و اگر بداند كافر و شقى مى شود، او را داخل آتش خواهد كرد. بر این اساس، خداوند در روز قيامت آنان را به داخل شدن در آتش امتحان مى كند، چنانچه فرمان او را اطاعت كنند، آتش بر آنان بَرد و سلام شده و پاداش مى يابند و اگر اطاعت نكردند، آنان را به آتش دوزخ درمى آورد.

چند روایت دال بر این مدعا است؛ نظیر دو روایت ذیل:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ رَفَعُوه أَنَّه سُئِلَ عَنِ الأَطْفَالِ فَقَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَمَعَهُمُ اللَّه وأَجَّجَ لَهُمْ نَاراً وأَمَرَهُمْ أَنْ يَطْرَحُوا أَنْفُسَهُمْ فِيهَا فَمَنْ كَانَ فِي عِلْمِ اللَّه عَزَّ وجَلَّ أَنَّه سَعِيدٌ رَمَى بِنَفْسِه فِيهَا وكَانَتْ عَلَيْه بَرْداً وسَلَاماً ومَنْ كَانَ فِي عِلْمِه أَنَّه شَقِيٌّ امْتَنَعَ فَيَأْمُرُ اللَّه بِهِمْ إِلَى النَّارِ فَيَقُولُونَ يَا رَبَّنَا تَأْمُرُ بِنَا إِلَى النَّارِ ولَمْ تُجْرِ عَلَيْنَا الْقَلَمَ فَيَقُولُ الْجَبَّارُ قَدْ أَمَرْتُكُمْ مُشَافَهَةً فَلَمْ تُطِيعُونِي فَكَيْفَ ولَوْ أَرْسَلْتُ رُسُلِي بِالْغَيْبِ إِلَيْكُمْ.
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيه عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه ع أَنَّه سُئِلَ عَمَّنْ مَاتَ فِي الْفَتْرَةِ وعَمَّنْ لَمْ يُدْرِكِ الْحِنْثَ والْمَعْتُوه فَقَالَ يَحْتَجُّ اللَّه عَلَيْهِمْ يَرْفَعُ لَهُمْ نَاراً فَيَقُولُ لَهُمْ ادْخُلُوهَا فَمَنْ دَخَلَهَا كَانَتْ عَلَيْه بَرْداً وسَلَاماً ومَنْ أَبَى قَالَ هَا أَنْتُمْ قَدْ أَمَرْتُكُمْ فَعَصَيْتُمُونِي
آنان در جایی به نام «اعراف» که مکانی میان بهشت و جهنم است، ساكن مى شوند.
آنان به عنوان خدمتکاران اهل بهشت وارد بهشت می شوند: «یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ: نوجوانانی جاودان در شکوه و طراوت پیوسته گرداگرد آنان می گردند».
در این بین تنها فرقه حشویه معتقد است که اطفال کافران به پدران خود ملحق شده و داخل جهنم خواهند شد.

چنان که پیداست بر اساس به استثنای نظریه مردود حشویه، هیچ از دیدگاه های پیشگفته، اطفال کافران به جهنم وارد نخواهند شد، مگر طبق یک نظریه که مبتنی بر روایتی از امام باقر (ع) است که در صورت عدم اطاعت از فرمان الهی وارد جهنم می شوند.

در باره این که چگونه در جهان آخرت از این دست از اطفال امتحان گرفته می شود، در حالی که می دانیم جهان آخرت، جهان امتحان و عمل نیست، چند نظریه ارایه شده است:

نفی امتحان و عمل مربوط به بهشت و جهنم است، نه پیش از آن و این دست از اطفال پیش از ورود به بهشت یا جهنم امتحان می شوند.
قانون نفی عمل و امتحان، عام نیست و در باره اطفال کافران استثنا شده است.

نظر مختار:

چنان که از ظاهر روایات بر می آید، آن چه به عنوان افروختن آتش و فرمان به عبور از آن برای اطفال در قیامت رخ می دهد، امتحان واقعی نیست و تنها برای اثبات سعادت و شقاوت آنان تحقق می پذیرد تا آنان نگویند که از کجا ما مستحق بهشت یا جهنم شده ایم.

بنابر این، مشکل این دست از روایات از جهت عدم امکان امتحان در جهان آخرت حل می شود؛ زیرا امتحان واقعی رخ نمی دهد.

اشکال از ناحیه دیگر وارد می شود و آن این که خداوند با علم خود با بندگانش عمل نمی کند و الا می توانست پیش از آمدن ما به این جهان و تحقق معصیت یا اطاعت ما را به بهشت یا جهنم ببرد.

حال اگر طفلی به استناد علم الهی به آتش پا بگذارد، در حقیقت تنها نشانگر شقاوت اوست و تنها یک نافرمانی نسبت به فرمان الهی انجام داده است. در نتیجه مستوجب آتش نخواهد بود.

از این جهت روایات مخالف عدل و رحمت الهی خواهد بود. جالب آن که در این روایات، اطفال به صورت مطلق آمده و تنها منحصر به اطفال کافران نیست. در این صورت با همه روایاتی که در آنها به ورود اطفال مومنان به بهشت تاکید شده، مخالف خواهند بود.

راه چاره کنار گذاشتن این دست از روایات یا سکوت در برابر آنها و واگذاری علمشان به اهل بیت (ع) است.

موفق باشید.

dr_alinasiri@

www.maref.ir

https://t.me/joinchat/AAAAAEHY4kka_o03mgnGIA