این روزها بازار انتخابات داغ است

این روزها بازار انتخابات بسیار داغ است و سه حوزه مدیریتی کلان کشور؛ یعنی دولت، شهرداری و آستان قدس که مدیران آنها در حال رقابت سخت با یکدیگر هستند، تقریباً به حالت نیمه تعطیل درآمده اند.
صدا و سیما که به عکس سایر بخش ها، در عرصه سیاست و سیاست ورزی و تشویق مردم به حضور در میدان رقابت های انتخاباتی کارنامه درخشانی دارد، تمام همت خود را به این عرصه معطوف ساخته است،
تقریباً تمام برنامه های آن به نوعی تحت الشعاع انتخابات قرار دارد!
آرام آرام طبق رسم دیرینه، خواهیم شنید که هر مجری؛ اعم از مجریان ورزش، خانواده، کودک، مذهبی و … حتی کارشناس هواشناسی گفتارشان را با دعوت به حضور در انتخابات پایان خواهند داد!
وعده ها و وعیدها شروع شده و ادعاهایی از این دست که ظرف چند روز و چند ماه چه شق القمری خواهیم کرد، گوش فلک را پر خواهد کرد!
دعواهای آشکار و پنهان از هر سو به گوش می رسد؛ دیگر کار از گوشه و کنایه در فلان سخنرانی و در فلان شهر و کوی و برزن گذشته است.
شهردار محترم به رئیس جمهور کنایه می زند:
«آنهایی که نتوانستند با کلید مشکل مردم را حل کنند،‌ بهتر است قفل نزنند!»
رئیس جمهور هم کم نمی آورد و چنین پاتک می زند:
«تامین هزینه های شهر از مسیرهای نادرست مانند تراکم فروشی، فروش حقوق مردم و نسل ها است.»

کنایه آقای رییسی به آقای روحانی نیز شبیه کنایه آقای قالیباف به گونه ای به «کلید» آقای روحانی ناظر است:
«“کليد واقعي حل مشکلات حضور و اراده همه ما مردم براي تحول جدي در مديريت اجرائي کشور” و “بازگرداندن کرامت به آنان و مبارزه با تبعيض، فقر و فساد” است.»
پاسخ و حمله رییس جمهور به آقای رئیسی نیز شنیدنی است:
«آیا می‌خواهیم دومرتبه تقابل با جهان آغاز شده و سایه شوم جنگ به کشور برگردد؟ یا می‌خواهیم فضای تعامل عزت‌مند یا سازنده را با جهان ادامه دهیم؟»

این دست از گفت و شنودها حداقل از دهه هشتاد در انتخابات ریاست جمهوری رایج شده است و البته در جای خود روشی است رایج در این عرصه.
اما باید دید مردم چه حال و وضعی دارند؟
در این چند روز که به صورت خواسته و ناخواسته باب گفتگو با اقشار مختلف باز شد، آن چه بیشتر از زبان آنان شنیده می شود، تا حدود زیاد یأس و سرخوردگی از این گفتارها است.
آنان می گویند:
در این چند سال عادت کرده ایم که نامزدهایِ مدیریت سکان داری کشور، در مرحله نخست از وضعیت کنونی و کارهای گذشته یکسره گله و شکایت می کنند و از سویی دیگر خود را تنها منجی مردم و کشور اعلام می نمایند!
آن چه که مردم به آن می اندیشند تنها و تنها راست رایی، راست گفتاری و راست منشی است؛ کنار گذاشتن گفت و شنودها و کاستن از ادعاها و گام گذاشتن در وادی عمل است تا در حال و وضع زندگی آنان که با انواع آسیب و آفت روبرو است، تغییری محسوس رخ نماید.
آیا مدعیان کنونی نجات کشور از بحران های موجود، در دعاوی خود صادق اند و آیا از توشه و توان لازم برای برون رفت از بحران های موجود برخوردار هستند؟!
آیا مردم کسی را که طالوت وار می تواند از عهده وعده های نجات برآید، خواهند شناخت؟!
@dr_alinasiri
www.maref.ir
https://t.me/joinchat/AAAAAECj_lzpfHKBGLrQWA