نقد شبهه «قرآن و انتساب بی عدالتی به خداوند!»

اصل شبهه:

🔰يكي ديگر از عوامل بی عدالتی در قرآن، تفهيم اين مطلب به مردم است كه تمام تفاوتها در طبقه بندي انسانها و در قدرت و ثروت خواست تقدير خداست. دقت كنيد:

➖قلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۶ ال‌عمران﴾

ترجمه: بگو بار خدايا تويى كه فرمانفرمايى هر آن كس را كه خواهى فرمانروايى بخشى و از هر كه خواهى فرمانروايى را باز ستانى و هر كه را خواهى عزت بخشى و هر كه را خواهى خوار گردانى همه خوبيها به دست توست و تو بر هر چيز توانايى (26)

🔹چندین ایه با همین 👆🏻👆🏿 محتوا  وجود دارد  که  اگر کمی قران خوانده باشید حتمی با انها برخورد کرده اید

❇️مهم❇️👇

پس عزت و برتری حاكمان و پادشاهان و ذلت و اسارت مردم و زيردستان، برتری اربابان و ذلت و اسارت بردگان، برتری مردان و اسارت زنان و دارائی مالكان منابع زمين و ثروتمندان و فقر تهيدستان همه به خواست خداست و مبارزه با خواست خدا بي ايماني است. با اين اعتقاد تناقض عجيبي در ذهن انسان مؤمن شكل مي گيرد. از طرفي بي عدالتي و تبعيضها را با چشم مي بيند و از طرف ديگر چون همه به خواست خداست مجبور است بپذيرد كه همه ي اين بي عدالتيها، عين عدالتند. چون خدا كه كار غير عادلنه نمي كند. اسلام بي عدالتي را بعنوان عدالت محض به خورد مردم بدبخت مي دهد. مردم ايمان دارند كه اين تبعيضها عدل است پس چرا بايد براي تغيير آن اقدام كنند؟ ،از طرف ديگر اين اعتقاد موجب ميشود كه مسلمانان به مفيد بودن اقدام بر عليه ظلم مشكوك باشند. چرا؟ چون اين تبعيضها خواست خداست و با خواست خدا نمي توان جنگيد. ما كه زورمان به خدا نمی رسد پس چرا اقدام كنيم. مؤمن ترين افراد كسانيند كه بيشتر تسليم خواست خدايند و هرگز به فكر تغيير آنچه خواست خداست نمي افتند. چه افيون و مخدر حيرت انگيزی؟!!

 

نقد شبهه

در باره شبهه نخست باید به نکته ذیل توجه کرد:

بر اساس قاعده توحید افعالی همه امور و کارها در سلسله علل طولی به خداوند منسوب و منتسب می گردد. از این جهت همه عزت ها، ذلت ها، دادن یا گرفتن ملک و پادشاهی ها  از آنِ خداوند است.

با این تفاوت که در آن جا که ملک و پادشاهی به اهل و شایستگان برسد، افزون بر آن که منسوب به خداوند است، با رضایت او نیز همراه است. اما در آن جا که به ناهلان برسد، گرچه از باب توحید افعالی مالاً به خداوند منسوب می گردد، اما با رضایت او همراه نیست  این قاعده در باره چگونگی انتساب همه رفتارهای خوب و بد به خداوند جاری است.

شاهد مدعا آیه ذیل است:

«إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (زمر، 7 )

روایت ذیل از امام صادق (ع) در باره ملک و پادشاهی روشنگر مدعا است:

389 – عَنْه عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي بَكْرِ بْنِ أَبِي سَمَّاكٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ عَبْدِ الأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه ع قَالَ قُلْتُ لَه * ( قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ ) * ( 6 ) ألَيْسَ قَدْ آتَى اللَّه عَزَّ وجَلَّ – بَنِي أُمَيَّةَ الْمُلْكَ قَالَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِلَيْه إِنَّ اللَّه عَزَّ وجَلَّ آتَانَا الْمُلْكَ وأَخَذَتْه بَنُو أُمَيَّةَ بِمَنْزِلَةِ الرَّجُلِ يَكُونُ لَه الثَّوْبُ فَيَأْخُذُه الآخَرُ فَلَيْسَ هُوَ لِلَّذِي أَخَذَه (کافی، ج 8، ص 266)

 

بر این اساس، انتساب بی عدالتی به خداوند نهایت بی انصافی و ستم به خداوند و قرآن است.

علی نصیری

27/11/95

@Maref_ir