پرسش در باره روایات طینت

پرسش:

سلام علیکم استاد

۱-عن علی بن الحسین ع

ان الله عزوجل خلق النبیین من طینة علیین قلوبهم و ابدانهم….. و خلق الکفار مت طینة سجین قلوبهم و ابدانهم…..

۲-عن ابی عبدالله ع

ان الله عزوجل خلق المومن من طینة الجنة و خلق الکافر من طینة النار

نظر حضرتعالی درباره این دو روایت و امثال این دو روایت که در باب طینة المومن و الکافر آمده است چیست که تا منجربه جبر یا لااقل منجر به وجود گرایش بیشتر به سمتی از خیر یا شر نشود که در نهایت ظلم و یا تبعیض مطرح نشود.

پاسخ:

علیکم اسلام

اجمالا عرض می کنم مرحوم شبر در کتاب مصابیح الانوار قریب به پانزده نظریه در تاویل این روایات آورده است.

تاویل این دست از روایات نظیر تاویل گفتار حضرت (ع) در خطبه قاصعه در باره مامور شدن اعظم فرشتگان ازآغاز طفولیت برای تعلیم و تربیت پیامبر (ص) است.

آیا چنین ماموریتی با اختیار پیامبر سازگاری دارد و آیا اگر این امکان برای ما فراهم می شد، ما به مقام رسالت برگزیده نمی شدیم؟!

اگر خاک ما هم نورانی و بسان خاک مومنان باشد، مومن خواهیم بود و اگر خاک ما تیره و ظلمانی بسان خاک کافران باشد، کافر می شدیم!

پاسخ یک کلمه است:

خداوند در علم خود می داند که چه کسی با اختیار خود سعادت ایمان دارد و چه کسی با اختیار خود در نگونساری کفر فرو خواهد غلتید.

تا این جا عین اختیار است. زیرا طبق مبانی کلامی و فلسفی علم تابع معلوم است نه معلوم تابع علم.

خداوند بر اساس علم ازلی زمینه ایمان و زمینه کفر را فراهم می آورد؛ یعنی تمهید مقدمات می کند.

طینت نورانی و ظلمانی تعبیری از تمهید مقدمات است.

درست نظیر آن که برای دانش آموز کوشا و پراستعداد، معلم توانمند و فرهیخته قرار می دهیم و دانش آموز ضعیف و تنبل را از این موهبت محروم می کنیم.

در باره پیامبر نیز همین اتفاق افتاد. خداوند به علم ازلی خود می داند که ایشان چه استعدادی و آورده ای دارد و از این جهت با مامور ساختن فرشته تعلیم و تربیت او را بر عهده گرفته است.

پس خلقت مومن از طینت نورانی و خلقت کافر از طینت تاریک، در مرحله نخست مسبوق به علم تخلف ناپذیر خداوند است و در مرحله دوم گامی است از سر مهر برای تسریع در سعادت بندگان مومن صالح.

البته طینت تاریک را بر اساس قاعده عدم و ملکه می توان نوعی فقدان طینت نورانی دانست.

یعنی اصل در طینت تاریکی و ظلمت است مگر عنایت الهی آن را نورانی کند و این اتفاق با توجه به اختیار درست مومن در باره او اتفاق می افتد و همین که خداوند کافر را از این موهبت محروم می کند، به خودی خود دچار ظلمت طینت می گردد.

پس در باره کافر سلب نعمت است نه ایجاد نقمت.

از این جهت در بخش اراده نیز جبری اتفاق نیافتاده است.

موفق باشید.